گنجور

شمارهٔ ۱۵۷

ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست
از چشم زخم دام چه دل ها کباب نیست
بی فکر نیست صوفی پشمینه پوش ما
آیینه در لباس نمد بی حساب نیست
کی می رسد خیال به دامان وصل او
گل نی ستاره نیست مه و آفتاب نیست
ره در حریم باده پرستان نمی دهند
آن دل که در محبت جانان کباب نیست
یک کاسه ای که بر کف دریا نهاده اند
ای تشنگان روید که غیر از حباب نیست
در کوی التفات نخوانند دلبرش
آن دلبری که در بر دل بی حجاب نیست
از جا مرو ز یأس سعیدا که مهوشان
خواهند زد به تیر نگه اضطراب نیست

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ترسم ز دیده ای که در او هیچ خواب نیست
از چشم زخم دام چه دل ها کباب نیست
هوش مصنوعی: می‌ترسم از نگاهی که در آن خواب و آرامش وجود ندارد. از چشم‌زخم و حسادت، که دل‌ها را مانند کباب می‌کند و به آنها آسیب می‌زند.
بی فکر نیست صوفی پشمینه پوش ما
آیینه در لباس نمد بی حساب نیست
هوش مصنوعی: صوفی که لباس پشمی بر تن دارد، بی‌فکر نیست؛ او در حقیقت همچون آینه‌ای است که در پوشش نمد، نمایانگر خود را نشان می‌دهد و این نشان‌دهنده‌ی عمق بی‌حساب و توجه او به مسائل روحی و معنوی است.
کی می رسد خیال به دامان وصل او
گل نی ستاره نیست مه و آفتاب نیست
هوش مصنوعی: کی می‌رسد زمانی که بتوانم به آغوش وصال او برسم؟ این عشق من نه به مانند گل است، نه ستاره، و نه به زیبایی ماه و آفتاب.
ره در حریم باده پرستان نمی دهند
آن دل که در محبت جانان کباب نیست
هوش مصنوعی: در مسیر کسانی که به می‌پرستی مشغولند، اجازه ورود به کسی که قلبش در عشق محبوبش آتشین نیست، داده نمی‌شود.
یک کاسه ای که بر کف دریا نهاده اند
ای تشنگان روید که غیر از حباب نیست
هوش مصنوعی: یک ظرفی که در بستر دریا قرار داده شده، فقط حبابی دارد و هیچ آب دیگری در آن نیست. ای تشنگان، بیایید که به غیر از این حباب چیزی پیدا نمی‌شود.
در کوی التفات نخوانند دلبرش
آن دلبری که در بر دل بی حجاب نیست
هوش مصنوعی: در جایی که عشق و محبت واقعی وجود دارد، محبوب به کسی که دلش را به او سپرده، توجهی نمی‌کند، زیرا او هیچ‌گاه به طور واقعی و صمیمانه در معرض دید قلب من نیست.
از جا مرو ز یأس سعیدا که مهوشان
خواهند زد به تیر نگه اضطراب نیست
هوش مصنوعی: از ناامیدی دور شو و با امید به آینده زندگی کن، چرا که کسانی که در بی‌تفاوتی و ناامیدی خود را غرق کرده‌اند، به تو آسیب نخواهند زد. نگرانی و اضطراب بی‌فایده است.