گنجور

شمارهٔ ۱۳۱

آسمانم تکیه گاه من بدن گردیده است
داغ ها بر تن چو گردون پیرهن گردیده است
سیل اشکم برده از بس پاره های دل مرا
هر سر خاری در این وادی وطن گردیده است
دل به ذوق نوش آن لب های میگون عمرهاست
همچو جام باده سر تا پا دهن گردیده است
گر کلامم سبز گردد در ضمایرها چه دور؟
دشت ها از گریهٔ مجنون چمن گردیده است
همچو اخگر تن به آتش دادگان فارغ دلند
پیشتر از مرگ خاکستر کفن گردیده است
تا کشد افتاده دل ها را از آن چاه زنخ
ناز، دست قدرت و کاکل، رسن گردیده است
قدردانان سخن رفتند یک یک از میان
تا سعیدا در جهان صاحب سخن گردیده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آسمانم تکیه گاه من بدن گردیده است
داغ ها بر تن چو گردون پیرهن گردیده است
هوش مصنوعی: آسمان برای من به مانند تکیه‌گاهی شده است و دردهایی که بر تنم است، مانند چروک‌های پیرهنی به نظر می‌رسد.
سیل اشکم برده از بس پاره های دل مرا
هر سر خاری در این وادی وطن گردیده است
هوش مصنوعی: طی روزهای سخت و دردناک، اشک‌های من به اندازه‌ای ریخته که زخم‌های عاطفی‌ام به شدت باز شده است و هر تکه‌ای از دل من در این سرزمین به یاد وطن گسسته و زخم‌زده شده است.
دل به ذوق نوش آن لب های میگون عمرهاست
همچو جام باده سر تا پا دهن گردیده است
هوش مصنوعی: دل به شوق نوشیدن از آن لب های خوش‌رنگ و زیباست، که زندگی‌ام همچون جامی پر از شراب، تمام وجودم را به خود پر کرده است.
گر کلامم سبز گردد در ضمایرها چه دور؟
دشت ها از گریهٔ مجنون چمن گردیده است
هوش مصنوعی: اگر سخنانم در دل‌ها جایی پیدا کند، چه اهمیتی دارد که دور باشد؟ دشت‌ها به خاطر اشک‌های مجنون سرسبز و پرگل شده‌اند.
همچو اخگر تن به آتش دادگان فارغ دلند
پیشتر از مرگ خاکستر کفن گردیده است
هوش مصنوعی: همانند شعله‌هایی که به آتش خودشان می‌سوزند، کسانی که دلشان آرام است، قبل از مرگ به طور طبیعی به خاکستر تبدیل می‌شوند.
تا کشد افتاده دل ها را از آن چاه زنخ
ناز، دست قدرت و کاکل، رسن گردیده است
هوش مصنوعی: دل‌های شکست‌خورده را از عمق چاه جذابیت و ناز آن زن، با امکانات و زیبایی‌هایش نجات می‌دهد.
قدردانان سخن رفتند یک یک از میان
تا سعیدا در جهان صاحب سخن گردیده است
هوش مصنوعی: سپاسگزاران و اهل علم یکی پس از دیگری از دنیا رفتند تا اینکه سعیدا به عنوان یک سخن‌ور در این جهان شناخته شد.