گنجور

شمارهٔ ۱۲

مصور چون به تصویر آورد موی میانش را
چسان خواهد کشیدن با قلم مد بیانش را
دلم پیوسته از چین دو ابرویش حذر دارد
که نتواند کشیدن غیر صانع کس کمانش را
کلالت نیست در نطقش سخن لیکن ز بیتابی
چو بیرون می شود بوسیده می آید دهانش را
ز عین عالم نگردیده واقف حق نمی داند
که کور از بی وقوفی ها یقین داند گمانش را
خیالم را ظهور مهر فیضش کرده پیراهن
که شمع از پردهٔ فانوس سازد دودمانش را
نه با اغیار نی با من سعیدا الفتی دارد
که از آن دوست می‌دارم دل نامهربانش را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مصور چون به تصویر آورد موی میانش را
چسان خواهد کشیدن با قلم مد بیانش را
هوش مصنوعی: وقتی هنرمند بخواهد موی میان آن شخص را به تصویر بکشد، چگونه می‌تواند با قلم، زیبایی و بیان او را به درستی به نمایش بگذارد؟
دلم پیوسته از چین دو ابرویش حذر دارد
که نتواند کشیدن غیر صانع کس کمانش را
هوش مصنوعی: دل من همیشه از جایی که ابروهایش در هم رفته است، دوری می‌کند چرا که نمی‌تواند به کسی غیر از آن خالق، کمانش را بچرخاند.
کلالت نیست در نطقش سخن لیکن ز بیتابی
چو بیرون می شود بوسیده می آید دهانش را
هوش مصنوعی: اگرچه او در صحبت کردن کلامی ندارد، اما هنگامی که از بی‌تابی لب به سخن می‌آورد، بوسه‌ای بر لبانش نشسته است.
ز عین عالم نگردیده واقف حق نمی داند
که کور از بی وقوفی ها یقین داند گمانش را
هوش مصنوعی: چشم کسی که به حقیقت عالم دیدی ندارد، نمی‌تواند بفهمد که کور به خاطر نادانی‌اش یقین دارد که نظریاتش صحیح است.
خیالم را ظهور مهر فیضش کرده پیراهن
که شمع از پردهٔ فانوس سازد دودمانش را
هوش مصنوعی: فکر و خیال من با روشنایی مهر او پر شده است، مانند اینکه شمع روشنایی از پردهٔ چراغ می‌گیرد و خانواده‌اش را نورانی می‌کند.
نه با اغیار نی با من سعیدا الفتی دارد
که از آن دوست می‌دارم دل نامهربانش را
هوش مصنوعی: نه با دیگران، بلکه تنها با من دوستی دارد که به خاطر آن، دل بی‌رحمش را دوست می‌دارم.