تکبیت شمارهٔ ۶۳
از همان راهی که آمد: گُل، مسافر میشود
باغبان، بیهوده میبندد، دَرِ گُلزار را
تکبیت شمارهٔ ۶۲: چشم ترا به سرمه کشیدن چه حاجت است؟تکبیت شمارهٔ ۶۴: چون زندگی بکام بود مرگ مشکل است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از همان راهی که آمد: گُل، مسافر میشود
باغبان، بیهوده میبندد، دَرِ گُلزار را
هوش مصنوعی: گلی که از راهی خاص وارد باغ شده، به عنوان مسافر به باغبان تبدیل میشود، و باغبان بیدلیل درِ گلزار را میبندد.
حاشیه ها
1396/04/15 20:07
حسین متین
هر نفسی روزی دستخوش فناست حتی اگر کل زندگی را در راه درمان خود صرف کند.
1396/04/15 21:07
نادر..
جهانگردی به ملاقات یک زاهد در دهکده ای کوچک رفت.
زاهد در اتاقی ساده زندگی می کرد که پر از کتاب بود و جز یک میز و نیمکت چیز دیگری در آنجا دیده نمی شد.
جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟
زاهد گفت: لوازم شما کجاست؟
جهانگرد پاسخ داد: من اینجا مسافرم.
زاهد گفت: من هم!