گنجور

تک‌بیت شمارهٔ ۵۶

یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است
به چه امید به بازار رساند خود را؟
هوش مصنوعی: یوسف ما از وضع بد و ناآگاهی مردم خبر دارد. به نظر شما چرا باید خود را به بازار نشان دهد و امیدی داشته باشد؟

حاشیه ها

1396/07/04 09:10
مجتبی

کاروانیان تهی دست، یوسف را که غنی جمال بود به بازار - که خبر خوبی برای یوسف به جهت نجاتش است - برده و به بهای اندک فروختند. پس در حالی که یوسف میداند دارندگانش تهی دست اند، دیگر چرا باید خوشحال باشد؟؟
یوسف=خدا
خلق تهی دست=ما انسانها
بازار=وجود، جهان، زندگی و عاشقی
خدا چون ثروتمند جمیل (باطنی) است، ثروتمند (ظاهری) میخواهد (یعنی کسی که مستغنی از عالم شده و به فقر در ثروت خدای رسیده است)، منتها چون ما را گدای دنیا می بیند، ملول گشته و با فرستادن انبیا و... به ما انسانهای ریاکار و تهی دست دارد میفهماند که مرا در این بازار زیبای عشق وجود، به بهای اندک (جیفه دنیا) می فروشی زیرا به جهت تنگدستی به من بی رغبتی.
وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَکَانُوا فِیهِ مِنَ الزَّاهِدِینَ
و او را به بهای ناچیزی چند درهم فروختند و در آن بی‏ رغبت بودند

اینجاست که میفهمم خدا هیچ شور و شوقی به بازار این جهان ندارد، دنیا خالی از دل خداست، و باز خدا (یوسف) چقد بیگناه و مهربان، از فروشش مال و منالی هم بدست میاوریم (قابل توجه ریاکاران!!)
آفرین به ذهن توانای صائب. آفرین

1399/06/07 15:09
yas

این شعر میتواند اشاره ای به ظهور حضرت مهدی (عج) داشته باشد که تا خلق آمادگی وتوان پذیرایی از حضرت را نداشته باشند میلی به حضور از جانب حضرت نخواهد بود