گنجور

شمارهٔ ۸۴

چشم ما طرفی کز آن رخسار آتشناک بست
کی سمندر از وصال شعله بی باک بست؟
طالع از خوبان ندارد چهره خندان ما
ورنه قمری سرو را از طوق بر فتراک بست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چشم ما طرفی کز آن رخسار آتشناک بست
کی سمندر از وصال شعله بی باک بست؟
هوش مصنوعی: چشم ما به سوی کسی است که با چهره دلربایش، ما را مسحور کرده است. چطور می‌شود که سمندر، که به خاطر حرارت شعله‌ها بی‌پرواست، از وصال آتش مراقبت کند؟
طالع از خوبان ندارد چهره خندان ما
ورنه قمری سرو را از طوق بر فتراک بست
هوش مصنوعی: قسمت اول این بیت به این معناست که سرنوشت یا بخت خوب ما باعث نمی‌شود که چهره‌مان همیشه خوشحال باشد. قسمت دوم به توصیف زیبایی و شادابی یک سرو و قمری اشاره دارد که در شرایط مطلوبی به سر می‌برد. در مجموع، شاعر به این نکته اشاره می‌کند که حتی اگر به نظر برسد که دیگری در شرایط خوبی است، ممکن است در واقعیت این‌گونه نباشد.