گنجور

شمارهٔ ۶۴۲

از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده‌ای
بازای سرچشمه خورشید، طوفان کرده‌ای
گرچه شمشیر ترا سنگ فسان در کار نیست
خواب سنگین را فسان تیغ مژگان کرده‌ای

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از عرق رخسار گلگون را گلستان کرده‌ای
بازای سرچشمه خورشید، طوفان کرده‌ای
هوش مصنوعی: تو با زیبایی چهره‌ات، گویی گلستانی را ساخته‌ای و از زیبایی‌ات مانند خورشید، طوفانی به راه انداخته‌ای.
گرچه شمشیر ترا سنگ فسان در کار نیست
خواب سنگین را فسان تیغ مژگان کرده‌ای
هوش مصنوعی: اگرچه شمشیر تو در برابر سنگ تأثیری ندارد، اما خواب عمیق تو را زیبایی چشمان من به خواب برده است.