گنجور

شمارهٔ ۶۳۲

راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون
گل از آتش، شکر از آب نیاید بیرون
نگه از چشم کبود تو چه خوش می آید
یوسف از نیل به این آب نیاید بیرون
در چنین فصل بهاری که گل از سنگ دمید
زاهد از گوشه محراب نیاید بیرون
نیست از ورطه افلاک خلاصی ممکن
به شنا موج ز گرداب نیاید بیرون

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

راز عشق از دل بی تاب نیاید بیرون
گل از آتش، شکر از آب نیاید بیرون
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق در دل بی‌تاب، به آسانی بیان نمی‌شوند. مانند اینکه گل از آتش نمی‌تواند برآید و شکر هم از آب حاصل نمی‌شود؛ بلکه برای پیدایش آنها شرایط خاصی لازم است.
نگه از چشم کبود تو چه خوش می آید
یوسف از نیل به این آب نیاید بیرون
هوش مصنوعی: نگاه زیبای تو چه قدر دلنشین است، یوسف (شاهزاده زیبا) از رنگ نیل، در این آب نمی‌تواند بیرون بیاید.
در چنین فصل بهاری که گل از سنگ دمید
زاهد از گوشه محراب نیاید بیرون
هوش مصنوعی: در این فصل بهاری که گل‌ها از دل سنگ هم جوانه می‌زنند، زاهد و عابد از گوشه‌های محراب خود بیرون نمی‌آیند.
نیست از ورطه افلاک خلاصی ممکن
به شنا موج ز گرداب نیاید بیرون
هوش مصنوعی: برای رهایی از درد و مشکلات زندگی، تلاش و کوشش لازم است و بدون آن، نمی‌توان از شرایط سخت و پیچیده خارج شد. برای فرار از مشکلات، باید در جستجوی راهکارهای مناسب بود، زیرا بدون عمل، تغییر امکان‌پذیر نخواهد بود.