گنجور

شمارهٔ ۵۹۵

بهار می گذرد، سیر گلستانی کن
به آشیان چه فرو رفته ای، فغانی کن
مباد خیره شود آرزوی خام طمع
به وقت خواب گل بوسه را نشانی کن!
ترا به خلق، تماشاییان شناخته اند
برای گلشن خود فکر باغبانی کن

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهار می گذرد، سیر گلستانی کن
به آشیان چه فرو رفته ای، فغانی کن
هوش مصنوعی: بهار تمام می‌شود، پس بهتر است از زیبایی‌ها و گل‌های بهار لذت ببریم و به زندگی و شادی بازگردیم و احساس خود را بیان کنیم.
مباد خیره شود آرزوی خام طمع
به وقت خواب گل بوسه را نشانی کن!
هوش مصنوعی: خواهش می‌کنم مراقب باش که آرزوهای ناچیز و بی‌اساس تو را در خواب از واقعیت دور نکند، بگذار آغوش گل بوسه را به یاد تو بیاورم!
ترا به خلق، تماشاییان شناخته اند
برای گلشن خود فکر باغبانی کن
هوش مصنوعی: تو را به خاطر زیبایی‌ات میان مردم می‌شناسند، پس برای بهبود و زیبایی دنیای خود بهتر است به فکر پرورش و نگهداری از آن باشی.