شمارهٔ ۵۶۷
در مجلس شراب رخ شرمگین مجو
از جویبار شعله گل کاغذین مجو
مجنون به پای ناقه لیلی نهاد روی
رنگ ادب ز لاله صحرانشین مجو
از آفتاب، صلح به روز سیاه کن
نقشی که بر مراد بود زین نگین مجو
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در مجلس شراب رخ شرمگین مجو
از جویبار شعله گل کاغذین مجو
هوش مصنوعی: در این مجلس بزم، به دنبال چهره خجالتزده نباش و از جوی آب، شعلههای گل کاغذی را جستجو نکن.
مجنون به پای ناقه لیلی نهاد روی
رنگ ادب ز لاله صحرانشین مجو
هوش مصنوعی: مجنون به پای شتر لیلی افتاد و از او خواست که مانند لالههای صحرا زیبا باشد.
از آفتاب، صلح به روز سیاه کن
نقشی که بر مراد بود زین نگین مجو
هوش مصنوعی: از نور خورشید، روز تاریک را به آرامش برسان و به تصویرهایی که با این نگین شکل میگیرد، تکیه نکن.