گنجور

شمارهٔ ۵۶۵

رویت که شست چهره به آتش نقاب ازو
شد مشرق ستاره و مه آفتاب ازو
چشم حیا مدار ز خوبان، که آینه است
امروز دیده ای که نرفته است آب ازو
جرات نگر که در قدح موم کرده ایم
آن باده ای که هست بط می کباب ازو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رویت که شست چهره به آتش نقاب ازو
شد مشرق ستاره و مه آفتاب ازو
هوش مصنوعی: زمانی که چهره‌ات را به آتش شست‌وشو دادی، چهره‌ات مانند طلوع ستاره و ماهی شد که از آفتاب تابان الهام گرفته است.
چشم حیا مدار ز خوبان، که آینه است
امروز دیده ای که نرفته است آب ازو
هوش مصنوعی: چشم خود را از زیبایی‌های خوبان نپوشان، زیرا امروز چشم تو مانند آینه است و هنوز از آن آب (اشک) نرفته است.
جرات نگر که در قدح موم کرده ایم
آن باده ای که هست بط می کباب ازو
هوش مصنوعی: بنگر که چقدر با جسارت در این جام موم ذوب شده، آن شرابی را آماده ساخته‌ایم که به خاطرش بتی را به آتش کشیده‌اند.