شمارهٔ ۵
تا نگیرم بوسه از لب گلعذار خویش را
نشکنم از چشمه کوثر خمار خویش را
چون کند برق تجلی پای شوخی در رکاب
کوه نتواند نگه دارد وقار خویش را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا نگیرم بوسه از لب گلعذار خویش را
نشکنم از چشمه کوثر خمار خویش را
هوش مصنوعی: من تا زمانی که بوسهای از لب محبوبم نگیرم، نخواهم توانست از لذت و شادی زندگی خود دست بکشم.
چون کند برق تجلی پای شوخی در رکاب
کوه نتواند نگه دارد وقار خویش را
هوش مصنوعی: وقتی برق شوخی و زیبایی در پای کوه میدرخشد، این زیبایی و جذبه باعث میشود که حتی کوه هم نتواند وقار و استحکام خود را حفظ کند.