شمارهٔ ۳
گر چنین ابروی او ره می زند اصحاب را
رفته رفته طاق نسیان می کند محراب را
از شبیخون حوادث عشقبازان غافلند
می کند خون در جگر صید حرم قصاب را
سیر چشمان خیال از فکر وصل آسوده اند
می گزد می شیرمست پرتو مهتاب را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گر چنین ابروی او ره می زند اصحاب را
رفته رفته طاق نسیان می کند محراب را
هوش مصنوعی: اگر ابروی او همینطور در حال شیطنت و فریب است، به تدریج باعث میشود که دوستان او یاد و یادداشتهایشان را فراموش کنند.
از شبیخون حوادث عشقبازان غافلند
می کند خون در جگر صید حرم قصاب را
هوش مصنوعی: عاشقان همیشه نگران حوادث ناگهانی و مشکلات نیستند و در این میان، دردهای عمیق و رنجهایی که وجودشان را تحت تأثیر قرار داده، مانند خون در جگر، به آنها آسیب میزند.
سیر چشمان خیال از فکر وصل آسوده اند
می گزد می شیرمست پرتو مهتاب را
هوش مصنوعی: چشمان خیال در سفر به یاد وصال، از فکر و اندیشه آرام گرفتهاند و مانند حیوانی آرام، نور ماه را مینوشند و از آن لذت میبرند.
حاشیه ها
1395/06/12 03:09
امید صائب
طره ی گیسو به امداد نسیمی برگشود
تا به نیلوفر دهد تعلیم، پیچ و تاب را .....