گنجور

شمارهٔ ۲۳۹

کسی چون چشم ازان رخسار آتشناک برگیرد؟
که انگشت از اشارت کردنش چون شمع درگیرد
توان کردن به وحشت سرکشان را زیردست خود
که کوه قاف را عنقا ز عزلت زیر پر گیرد
عقل کوته بین جدل با عشق سرکش می کند
بوریا چین جبین در کار آتش می کند
از گریبان تجرد سر برون آورده ام
بوی پیراهن دماغم را مشوش می کند

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کسی چون چشم ازان رخسار آتشناک برگیرد؟
که انگشت از اشارت کردنش چون شمع درگیرد
هوش مصنوعی: آیا کسی می‌تواند نگاهش را از آن چهره آتشین بردارد؟ چرا که انگشتش به اشاره کردن مانند شمع در آتش می‌سوزد.
توان کردن به وحشت سرکشان را زیردست خود
که کوه قاف را عنقا ز عزلت زیر پر گیرد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسان می‌تواند بر ترس و دلهره‌های ناشی از قدرت و سرکشی دیگران غلبه کند، همانطور که موجودی افسانه‌ای مثل عنقا می‌تواند در مکان‌های دور و محفوظ، بر قله‌های بلند کوه قرار گیرد. به عبارت دیگر، هر کسی که توانایی و قدرت لازم را داشته باشد، می‌تواند بر چالش‌ها و موانع غلبه کند و در اوج قدرت و آرامش قرار گیرد.
عقل کوته بین جدل با عشق سرکش می کند
بوریا چین جبین در کار آتش می کند
هوش مصنوعی: عقل محدود در برابر عشق سرکش و شوریده، بی‌فایده争 دارد. در حالی که عشق مانند آتش می‌سوزاند و عقل تنها در تلاش است که اوضاع را سامان دهد.
از گریبان تجرد سر برون آورده ام
بوی پیراهن دماغم را مشوش می کند
هوش مصنوعی: من از دنیای تنهایی و مجردی خود بیرون آمده‌ام و بوی لباس دیگران به شدت ذهنم را آشفته می‌کند.