گنجور

شمارهٔ ۲۰۷

از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ماند
چشم بلبل در پی آن طره دستار ماند
روی حرف طوطیان هر چند با آیینه است
دید تا آیینه ات را طوطی از گفتار ماند
می سراید زاغ خط او به آواز بلند
کز گلستانش همین خار سر دیوار ماند
پنجه دشمن گریبان مرا از بخت بد
نوبت دامن گرفتن چون رسید از کار ماند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از چمن رفتی و گل با حسرت بسیار ماند
چشم بلبل در پی آن طره دستار ماند
هوش مصنوعی: تو از گلزار رفتی و گل با دل‌تنگی بسیار باقی ماند. چشمان بلبل هنوز در جستجوی زیبایی‌های موی توست.
روی حرف طوطیان هر چند با آیینه است
دید تا آیینه ات را طوطی از گفتار ماند
هوش مصنوعی: اگرچه طوطی‌ها در حرف‌های خود برای زیبا به نظر رسیدن، از آیینه استفاده می‌کنند، اما باید به یاد داشته باشیم که در نهایت حقیقت خود ما مهم‌تر از این ظواهر است.
می سراید زاغ خط او به آواز بلند
کز گلستانش همین خار سر دیوار ماند
هوش مصنوعی: زاغ به طور بلند و با صدای شاد آواز می‌خواند و به همه می‌گوید که از باغ او فقط همین خار که بر دیوار باقی مانده، باقی مانده است.
پنجه دشمن گریبان مرا از بخت بد
نوبت دامن گرفتن چون رسید از کار ماند
هوش مصنوعی: دشمن مانند دستبانی به گریبان من افتاده و به خاطر بدشانسی‌ام، وقتی نوبت به گرفتن دامن من رسید، از کار بازماند.