گنجور

شمارهٔ ۱۷۱

(در زیر آسمان دل بی اضطراب نیست
در چشم ما غنودگیی هست، خواب نیست)
(از روی گرم عشق به جوش است خون خاک
هر چند لعل را خبر از آفتاب نیست)
(دست تهی گره نگشاید ز کار خویش
در حق خود دعای گدا مستجاب نیست)

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

(در زیر آسمان دل بی اضطراب نیست
در چشم ما غنودگیی هست، خواب نیست)
هوش مصنوعی: در زیر آسمان، دل هیچ کس آرامش کامل ندارد و در چشمان ما، حالت خواب آلودگی وجود دارد، اما این خواب نیست.
(از روی گرم عشق به جوش است خون خاک
هر چند لعل را خبر از آفتاب نیست)
هوش مصنوعی: از شدت عشق، خون خاک به جوش آمده است، هرچند که لعل (گوهر) هیچ خبری از خورشید ندارد.
(دست تهی گره نگشاید ز کار خویش
در حق خود دعای گدا مستجاب نیست)
هوش مصنوعی: اگر کسی در زندگی‌اش هیچ تلاشی نکند و فقط منتظر کمک از دیگران باشد، نمی‌تواند به خواسته‌ها و آرزوهایش برسد. همچنین، دعا کردن بدون عمل و تلاش شخصی، تأثیری نخواهد داشت.