گنجور

شمارهٔ ۱۰۸

روزگاری است که پایم ز چمن کوتاه است
دست امیدم ازان سیب ذقن کوتاه است
بی حجابانه به بزم آمد و مستانه نشست
گل بچینید که دیوار چمن کوتاه است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روزگاری است که پایم ز چمن کوتاه است
دست امیدم ازان سیب ذقن کوتاه است
هوش مصنوعی: این روزها به خاطر شرایطی که دارم، توانمندی‌هایم محدود شده‌اند و شوق و آرزوهایم نیز به چیزی کمتر از آنچه می‌خواهم رسیده است.
بی حجابانه به بزم آمد و مستانه نشست
گل بچینید که دیوار چمن کوتاه است
هوش مصنوعی: بدون حجاب و پوشش به مهمانی وارد شد و با شوق و ذوق نشسته است. اکنون گل بچینید چون دیوار باغ کوتاه است و فرصتی برای لذت‌بردن وجود دارد.