غزل شمارهٔ ۹۶۵
هر که را دیدیم در عالم گرفتار خودست
کار حق بر طاق نسیان مانده، در کار خودست
خضر آسوده است از تعمیر دیوار یتیم
هر کسی را روی در تعمیر دیوار خودست
کیست از دوش کسی باری تواند برگرفت؟
گر همه عیسی است در فکر خر و بار خودست
پرتو حسن ازل افتاده بر دیوار و در
دیو چون یوسف در اینجا محو دیدار خودست
گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست
صبح نزدیک است، در فکر شب تار خودست
چون تواند خار حسرت از دل بلبل کشید؟
غنچه بی دست و پا درمانده خار خودست
خرجها دخل است چون باشد به جای خویشتن
هر که می آید به کار خلق، در کار خودست
چشم صائب چون صدف برابر گوهر بار نیست
زیر بار منت طبع گهربار خودست
غزل شمارهٔ ۹۶۴: حیرت شبنم درین گلزار عین حکمت استغزل شمارهٔ ۹۶۶: دوربین خونین جگر از نظم احوال خودست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که را دیدیم در عالم گرفتار خودست
کار حق بر طاق نسیان مانده، در کار خودست
هوش مصنوعی: هر کسی را که در این دنیا میبینیم، در واقع درگیر خود و مشکلاتش است. کارهای الهی و حقایق به فراموشی سپرده شده و هر کس فقط به کارهای خود مشغول است.
خضر آسوده است از تعمیر دیوار یتیم
هر کسی را روی در تعمیر دیوار خودست
هوش مصنوعی: خضر به کار نگهداری و مراقبت از یتیمان نیازی ندارد، زیرا هر فردی باید به فکر اصلاح و بهبود اوضاع خود باشد.
کیست از دوش کسی باری تواند برگرفت؟
گر همه عیسی است در فکر خر و بار خودست
هوش مصنوعی: کیست که بتواند بار کسی را از دوش او بردارد؟ حتی اگر همه مثل عیسی باشند، هر کس خود در اندیشهی مشکلات و بارهای خود است.
پرتو حسن ازل افتاده بر دیوار و در
دیو چون یوسف در اینجا محو دیدار خودست
هوش مصنوعی: نور زیبایی بینهایت بر دیوار و در دیو نشسته است، مانند یوسف که در اینجا غرق تماشای خود شده است.
گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست
صبح نزدیک است، در فکر شب تار خودست
هوش مصنوعی: شمع به خاطر غم پروانه نمیگرید، بلکه در دل خود نگران تاریکی شب است و میداند صبح نزدیک است.
چون تواند خار حسرت از دل بلبل کشید؟
غنچه بی دست و پا درمانده خار خودست
هوش مصنوعی: چگونه میتواند بلبل از دل خود حسرت را بیرون براند؟ غنچه بدون قدرت و توان، همچنان درگیر خار خود است.
خرجها دخل است چون باشد به جای خویشتن
هر که می آید به کار خلق، در کار خودست
هوش مصنوعی: هزینهها و درآمدها بایستی با هم هماهنگ باشند. هر کس که به کمک دیگران میآید، در واقع در حال انجام کاری برای خود نیز هست.
چشم صائب چون صدف برابر گوهر بار نیست
زیر بار منت طبع گهربار خودست
هوش مصنوعی: چشم صائب مانند صدفی است که به اندازهای گرانبهاست که نمیتواند زیر بار منت و فشار دیگری باشد. او تنها میتواند به زیبایی خود افتخار کند و ارزشش را بشناسد.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۹۶۵ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1397/11/30 00:01
عماد رشیدی فرد
با سلام
در بیت آخر
چشم صائب چون نظر بر ابر گوهر بار نیست صحیح تر است.