غزل شمارهٔ ۹۳
آه باشد بِه ز زلفِ عنبرین عشاق را
اشک باشد بهتر از دُرِّ ثمین عشاق را
آبِ حیوان است خوی آتشین عشاق را
آیهٔ رحمت بود چینِ جبین عشاق را
میکند ز آتش سمندر سیرِ گلزارِ خلیل
درد و داغِ عشق باشد دلنشین عشاق را
آنچنان کز چشمه سنبل شستهرو آید برون
پاک سازد دیدههای پاکبین عشاق را
از تهیچشمی بود عرضِ گهر دادن به خلق
ورنه دریاها بود در آستین عشاق را
غافلان گر در بقای نام کوشش میکنند
ساده از نام و نشان باشد نگین عشاق را
کوتهاندیشان قیامت را اگر دانند دور
نقد باشد پیشِ چشمِ دوربین عشاق را
گرچه از نقشِ قدم در ظاهرند افتادهتر
توسنِ افلاک باشد زیرِ زین عشاق را
آسانسیران نمیبینند صائب زیرِ پا
نیست پروای غمِ رویِ زمین عشاق را
غزل شمارهٔ ۹۲: کِی نیامِ پوچ میسازد به تمکین تیغ را؟غزل شمارهٔ ۹۴: از سیهبختی نگردد دیده گریان برق را
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آه باشد بِه ز زلفِ عنبرین عشاق را
اشک باشد بهتر از دُرِّ ثمین عشاق را
هوش مصنوعی: بهتر است که عشق و احساسات عمیق انسانی را با احساسات و اشکهایی که از دل میریزیم، مقایسه کنیم. زلفهای زیبا و ارزشمند نمیتوانند به اندازه اشکهای عاشقان ارزشمند باشند، زیرا اشک نمایانگر عمق عشق و دلتنگی است.
آبِ حیوان است خوی آتشین عشاق را
آیهٔ رحمت بود چینِ جبین عشاق را
هوش مصنوعی: عشاق، به طرز طبیعی خود مانند آب هستند که با عشق و محبت زندگی میکنند. نشان رحمت برای آنها، چین و چروکهایی است که بر روی پیشانی آنها به وجود میآید و نمادی از عشق و احساسات عمیقشان است.
میکند ز آتش سمندر سیرِ گلزارِ خلیل
درد و داغِ عشق باشد دلنشین عشاق را
هوش مصنوعی: یک موجود افسانهای به نام سمندر از میان آتش عبور کرده و در گلزار خلیل میچرخد. در این گلزار، درد و رنج عشق برای عاشقان زیبا و دلنشین است.
آنچنان کز چشمه سنبل شستهرو آید برون
پاک سازد دیدههای پاکبین عشاق را
هوش مصنوعی: چنین است که وقتی گل سنبل از چشمه زلال خارج میشود، پاکیاش باعث میشود چشمهای پاکنهاد عاشقان روشن و نورانی گردد.
از تهیچشمی بود عرضِ گهر دادن به خلق
ورنه دریاها بود در آستین عشاق را
هوش مصنوعی: به خاطر ضعف و ناتوانی خود، به دیگران چیزی عرضه کردن، در حالی که عاشقان در دل خود دنیای وسیعی از احساسات و ارزشها دارند که مانند دریا در آستینشان نهفته است.
غافلان گر در بقای نام کوشش میکنند
ساده از نام و نشان باشد نگین عشاق را
هوش مصنوعی: افراد ناآگاه اگر برای ماندن نام خود تلاش میکنند، باید بدانند که حقیقتاً نشان و نام آنان، در عشق و احساسات عمیق زندگی میکند.
کوتهاندیشان قیامت را اگر دانند دور
نقد باشد پیشِ چشمِ دوربین عشاق را
هوش مصنوعی: کسانی که دیدگاه محدودی دارند اگر به قیامت پی ببرند، در نظرشان همه چیزهایی که اهمیت دارند، دور از دسترس و قابل مشاهده میشود، اما عاشقان در این وضعیت همچنان با چشم بینا به زیباییها و حقیقتها مینگرند.
گرچه از نقشِ قدم در ظاهرند افتادهتر
توسنِ افلاک باشد زیرِ زین عشاق را
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در نگاه اول به نظر میرسد که آثار و نشانهها از جایگاه قدمها به زمین افتادهاند، اما در حقیقت اسب آسمانها زیر زین عاشقان قرار دارد و از آنها برتر است.
آسانسیران نمیبینند صائب زیرِ پا
نیست پروای غمِ رویِ زمین عشاق را
هوش مصنوعی: آسانراهها و بیدردسران، به سادگی نمیتوانند احساسات عمیق عاشقان را درک کنند؛ زیرا غم و اندوهی که عاشقان در وجود خود دارند، برای آنها قابل مشاهده نیست و آن را درک نمیکنند.

صائب