غزل شمارهٔ ۷۵۵
از نان و آب نیست بقا و ثبات ما
باشد ز درد و داغ محبت حیات ما
یارب نصیب سوخته جانان عشق کن
ته جرعه ای که مانده ز آب حیات ما
از سعی، راه عشق به پایان نمی رسد
در ترک کوشش است طریق نجات ما
در دل هزار عقده ز افلاک داشتیم
حل شد به یک پیاله می مشکلات ما
قد راست تا قیام قیامت نمی کند
افتاد هر که از نظر التفات ما
افتاده است چاشنی عشق ما بلند
در شیشه سپهر نگنجد نبات ما
دیدیم تا یگانگی ذات با صفات
شد محو در تصور ذاتش صفات ما
محراب ماست روی به هر جانب آوریم
زان بی جهت، شده است یکی تا جهات ما
صائب سیاهکاری ما را حساب نیست
روی زمین سیاه شد از سیئات ما
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از نان و آب نیست بقا و ثبات ما
باشد ز درد و داغ محبت حیات ما
هوش مصنوعی: دوام و پایداری ما به نان و آب نیست، بلکه زندگی ما از عشق و غم محبت شکل میگیرد.
یارب نصیب سوخته جانان عشق کن
ته جرعه ای که مانده ز آب حیات ما
هوش مصنوعی: ای پروردگار، به جان سوخته یارم، عشق و محبت عطا کن؛ حتی اگر فقط یک جرعه از آب حیات ما باقی مانده باشد.
از سعی، راه عشق به پایان نمی رسد
در ترک کوشش است طریق نجات ما
هوش مصنوعی: این شعر میگوید که اگرچه تلاش و کوشش در عشق ادامه دارد و هرگز تمام نمیشود، اما در حقیقت راهی که برای نجات وجود دارد در عدم تلاش و رها کردن کوشش نهفته است. به عبارتی دیگر، برای دستیابی به آرامش و رهایی، گاهی باید از تلاشهای بیثمر دست برداشت و به حال اجازه داد تا خود را نمایان کند.
در دل هزار عقده ز افلاک داشتیم
حل شد به یک پیاله می مشکلات ما
هوش مصنوعی: ما در دلهای خود انبوهی از مسائل و مشکلات داشتیم که به خاطر بالای آسمانها و زحمات زندگی به وجود آمده بود. اما همه آنها به سادگی با نوشیدن یک پیاله حل شد.
قد راست تا قیام قیامت نمی کند
افتاد هر که از نظر التفات ما
هوش مصنوعی: هر کسی که تحت نظر و توجه ما قرار بگیرد، تا پایان دنیا هیچگاه سقوط نخواهد کرد و همواره استوار و راست قامت خواهد ماند.
افتاده است چاشنی عشق ما بلند
در شیشه سپهر نگنجد نبات ما
هوش مصنوعی: محبت ما همچون چاشنی بلندی است که در شیشه آسمان جا نمیگیرد و به همین خاطر از آن افراز میشویم.
دیدیم تا یگانگی ذات با صفات
شد محو در تصور ذاتش صفات ما
هوش مصنوعی: ما مشاهده کردیم که وقتی یگانگی ذات و صفات محقق شد، صفات ما در تصور ذات او ناپدید گشت.
محراب ماست روی به هر جانب آوریم
زان بی جهت، شده است یکی تا جهات ما
هوش مصنوعی: محراب ما به هر طرف که رو کنیم، به دلیل بیدلیل، همه جهات ما به یک جهت تبدیل شدهاند.
صائب سیاهکاری ما را حساب نیست
روی زمین سیاه شد از سیئات ما
هوش مصنوعی: ما به خاطر کارهای ناپسند خود، اثراتی بر زمین گذاشتهایم که نشاندهنده سیاهیهای ماست و نمیتوانیم آن را به حساب آوریم.