غزل شمارهٔ ۶۸۲
می سوزد آرزو دل پراضطراب را
بر سیخ می کشد رگ خامی کباب را
از تنگی دل است که کم گریه می کنم
مینای غنچه زود نریزد گلاب را
این است اگر طراوت و این است اگر صفا
خواهد گداختن عرق شرم آب را
فیض تجردست که ابیات عرش سیر
بر سر دهند جا نقط انتخاب را
صائب به فکر گوشه چشمی فتاده ایم
دیگر مگر به خواب ببینیم خواب را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
می سوزد آرزو دل پراضطراب را
بر سیخ می کشد رگ خامی کباب را
هوش مصنوعی: آرزوها دل نگران را میسوزانند و ناامیدی آن را همچون گوشتی سرخکردنی بر سیخ میکشند.
از تنگی دل است که کم گریه می کنم
مینای غنچه زود نریزد گلاب را
هوش مصنوعی: به خاطر درد و تنگنظریام کمتر اشک میریزم، چون غنچه زودتر از اینکه شکوفا شود، گل را از دست میدهد.
این است اگر طراوت و این است اگر صفا
خواهد گداختن عرق شرم آب را
هوش مصنوعی: اگر اینجا طراوت و صفا وجود دارد، پس عرق شرم آب خواهد جوشید و بخار خواهد شد.
فیض تجردست که ابیات عرش سیر
بر سر دهند جا نقط انتخاب را
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی دستاوردی معنوی و روحانی صحبت میکند که میتواند از ورای دنیای مادی و معمولی به درک عمیقتری از زندگی و حقیقت برسد. اشاره به این دارد که در مسیری که از آن به سیر در عرش تعبیر میشود، نقاط انتخابی وجود دارد که باید با دقت و تفکر در آنها تصمیمگیری کنیم. در این مسیر، تجرد و آزادگی از دنیای مادی، دریچهای به سعادت و آگاهی بیشتر را فراهم میآورد.
صائب به فکر گوشه چشمی فتاده ایم
دیگر مگر به خواب ببینیم خواب را
هوش مصنوعی: ما تنها به یاد گوشه چشمی افتادهایم، بیآنکه در واقعیت آن را مشاهده کنیم، شاید در خواب بتوانیم خواب را ببینیم.

صائب