گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۵۳

مکن تقصیر در افسوس تا جان در بدن داری
که بهر لب گزیدن سی محرک در دهن داری
جهان از تنگ خلقی بر تو زندانی است پروحشت
وگرنه یوسفستان است اگر خلق حسن داری
به غربت گر شوی قانع، گل بی خار می گردد
همان خاری که در پیراهن از شوق وطن داری
مهیا باش زخم گاز را در پرده شبها
زبان آتشین چون شمع تا در انجمن داری
بپوشان از دو عالم دیده و مستانه راهی شو
اگر امید افتادن در آن چاه ذقن داری
مهیا باش صائب زخم چندین خار بی گل را
گل بی خاری از دوران اگر در پیرهن داری

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مکن تقصیر در افسوس تا جان در بدن داری
که بهر لب گزیدن سی محرک در دهن داری
هوش مصنوعی: تا زمانی که جان در بدن داری، از افسوس و حسرت بپرهیز. زیرا زندگی‌ات پر از لذت‌ها و تجربه‌های خوشایند است که باید از آن‌ها بهره‌مند شوی.
جهان از تنگ خلقی بر تو زندانی است پروحشت
وگرنه یوسفستان است اگر خلق حسن داری
هوش مصنوعی: دنیا به خاطر تنگ‌نظری مردم برای تو تبدیل به زندان شده است و این وحشت به خاطر عدم درک آنهاست. اگر تو زیبایی داشته باشی، این دنیا می‌تواند همچون سرزمین یوسف‌ها باشد.
به غربت گر شوی قانع، گل بی خار می گردد
همان خاری که در پیراهن از شوق وطن داری
هوش مصنوعی: اگر در غربت راضی باشی، گل بدون خار می‌شود، همان خاری که به خاطر عشق به وطن در پیراهن داری.
مهیا باش زخم گاز را در پرده شبها
زبان آتشین چون شمع تا در انجمن داری
هوش مصنوعی: آماده باش تا در دل شب، زخم گاز را فراموش نکنی؛ زبانت باید به تندی شعله شمع باشد تا در جمع، خود را نشان دهی.
بپوشان از دو عالم دیده و مستانه راهی شو
اگر امید افتادن در آن چاه ذقن داری
هوش مصنوعی: برای اینکه در دام عشق نیفتی، باید از دنیای خود و از چشم‌ دیگران پنهان شوی و به سمت عشق بروی. اگر به امید افتادن در آن چاه هستی، باید به خودت اطمینان داشته باشی.
مهیا باش صائب زخم چندین خار بی گل را
گل بی خاری از دوران اگر در پیرهن داری
هوش مصنوعی: آماده باش صائب، حتی اگر زخم‌های زیاد و دردناکی داشته باشی، می‌توانی گلی زیبا بدون خار بیابی، اگر در دل‌ات توانایی و قابلیت این را داشته باشی.