گنجور

غزل شمارهٔ ۶۷۳۳

سر به جیب فکر بر تا از فلک بیرون شوی
بر کمی زن تا چو ماه عید روزافزون شوی
لب ببند از گفتگو تا راه گفتارت دهند
بگذر از چون و چرا تا محرم بیچون شوی
آسیا گردد به گرد دانه چون گردید پاک
فرد شو تا نقطه پرگار نه گردون شوی
خسروان را دشمنی چون کشور بیگانه نیست
از سر غفلت مباد از حد خود بیرون شوی
خاک پای خاکساران کیمیای حکمت است
پیش خم زانوی خود ته کن که افلاطون شوی
از میان بردار دیوار صدف را ای گهر
تا چو موج صافدل یکرنگ با جیحون شوی
از خیال چشم لیلی شرم کن ای شوخ چشم
واله چشم غزالان چند چون مجنون شوی؟
سیم و زر رانیست در میزان بینش اعتبار
همچنان در پله خاکی اگر قارون شوی
سرو را یک مصرع از قید خزان آزاد کرد
زنده جاوید می گردی اگر موزون شوی
علت از معلول و رزق از جان نمی گردد جدا
چند صائب زیر بار منت هر دون شوی؟

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سر به جیب فکر بر تا از فلک بیرون شوی
بر کمی زن تا چو ماه عید روزافزون شوی
هوش مصنوعی: به تفکر و اندیشه پرداخته و اندکی خود را خارج از مشکلات و دشواری‌ها قرار بده، تا مانند ماه در روز عید به تدریج افزایش یابی و شکوفا شوی.
لب ببند از گفتگو تا راه گفتارت دهند
بگذر از چون و چرا تا محرم بیچون شوی
هوش مصنوعی: خاموش باش و از بحث و گفت‌وگو بپرهیز، زیرا در این حالت است که می‌توانی حقیقت را دریابی. از سوال و شبهات عبور کن تا به مقام بی‌چون و چرایی دست یابی و به درک عمیق‌تری برسی.
آسیا گردد به گرد دانه چون گردید پاک
فرد شو تا نقطه پرگار نه گردون شوی
هوش مصنوعی: اگر دانه‌ای به دور آسیا می‌چرخد و به پاکی می‌رسد، تو هم باید خود را عزیز و خالص کنی تا مانند نقطه‌ای در پرگار ثابت و محکم بماندی و از گردون بی‌ثباتی دور شوی.
خسروان را دشمنی چون کشور بیگانه نیست
از سر غفلت مباد از حد خود بیرون شوی
هوش مصنوعی: خسروان و حکمرانان را دشمنی مانند یک کشور بیگانه نیست. از این رو، به خاطر بی‌توجهی نباید از جایگاه و حدود خود فراتر روی.
خاک پای خاکساران کیمیای حکمت است
پیش خم زانوی خود ته کن که افلاطون شوی
هوش مصنوعی: خاک پای انسان‌های فروتن و دانشمند ارزش و حکمتی باورنکردنی دارد. باید تواضع و فروتنی را پیشه کنی تا به مقام ارزشمند علم و آگاهی دست یابی، همچون افلاطون، فیلسوف بزرگ.
از میان بردار دیوار صدف را ای گهر
تا چو موج صافدل یکرنگ با جیحون شوی
هوش مصنوعی: دیواری که بین تو و گوهری که درون صدف پنهان است را بردار، تا بتوانی مانند موجی صاف و دل‌آرام، با رودخانه هماهنگ و یک‌رنگ شوی.
از خیال چشم لیلی شرم کن ای شوخ چشم
واله چشم غزالان چند چون مجنون شوی؟
هوش مصنوعی: ای دل نازک‌خوی، از خیال زیبایی‌های لیلی شرم کن. چرا که با این چشمان بازیگوش و دل‌ربا، تو را به جنون می‌کشاند. پس بهتر است مراقب باشی.
سیم و زر رانیست در میزان بینش اعتبار
همچنان در پله خاکی اگر قارون شوی
هوش مصنوعی: درست مثل اینکه اگر در زمین فاقد ارزش و اعتبار بایستی، حتی با داشتن ثروت فراوان هم چیزی از ارزش و اعتبار تو کم نمی‌شود.
سرو را یک مصرع از قید خزان آزاد کرد
زنده جاوید می گردی اگر موزون شوی
هوش مصنوعی: سرو از اسارت پاییز رهایی یافت. اگر تو هم با نظم و هماهنگی زندگی کنی، همیشه زنده و جاودان خواهی بود.
علت از معلول و رزق از جان نمی گردد جدا
چند صائب زیر بار منت هر دون شوی؟
هوش مصنوعی: هر چیزی که به وجود می‌آید، وابسته به علت آن است و روزی از وجود انسان جدا نمی‌شود. بنابراین، صائب، نسبت به هر نوع زحمتی و مشقت، نباید زیر بار منت و حاجت کسی برود.