غزل شمارهٔ ۶۵۶۲
از سر عشاق در زیر فلک سامان مخواه
اختیار از گوی عاجز در خم چوگان مخواه
از جهان بی وفا با تلخرویی صلح کن
نقش یوسف بر درو دیوار این زندان مخواه
صددرستی شیشه گر را در شکست شیشه هست
گر دلت را عشق برهم بشکند تاوان مخواه
مرگ بی منت گواراتر ز آب زندگی است
زینهار از آب حیوان عمر جاویدان مخواه
خانه آباد پیش پای سیل افتاده است
خاطر معمور جز در خانه ویران مخواه
جز جواب خشک، موجی نیست در بحر سراب
مد احسان زینهار از دفتر دوران مخواه
نیست بحر نعمت بی خواهش حق را کنار
چون صدف گر لب گشایی هیچ جز دندان مخواه
شرم دار از حق، مبر صائب نیاز خود به خلق
بر سر خوان سلیمان دانه از موران مخواه
غزل شمارهٔ ۶۵۶۱: از مزار اهل حق جز دولت عقبی مخواهغزل شمارهٔ ۶۵۶۳: تا ز خط پشت لب جان بخش جانان شد سیاه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از سر عشاق در زیر فلک سامان مخواه
اختیار از گوی عاجز در خم چوگان مخواه
هوش مصنوعی: از عاشقان در این دنیا توقعی نداشته باش؛ زیرا از کسی که در بازی گُلنبه ناتوان است، نمیتوان انتظار داشت که انتخابی داشته باشد.
از جهان بی وفا با تلخرویی صلح کن
نقش یوسف بر درو دیوار این زندان مخواه
هوش مصنوعی: با دنیای بیوفا و تلخیهایی که با آن روبرو هستی، کنار بیایید. دیگر درباره زیباییها و امیدها مانند نقش یوسف بر دیوار این زندان فکر نکن.
صددرستی شیشه گر را در شکست شیشه هست
گر دلت را عشق برهم بشکند تاوان مخواه
هوش مصنوعی: شیشهگر در هنگام شکست شیشهای که ساخته، نگران است، اما این موضوع طبیعی است. اگر عشق دل تو را بشکند، از آن انتظار جبران نداشته باش.
مرگ بی منت گواراتر ز آب زندگی است
زینهار از آب حیوان عمر جاویدان مخواه
هوش مصنوعی: مرگ بدون درد و زحمت بهتر از زندگی با مشکلات و ناملایمات است. پس از تلاش برای داشتن عمر جاویدان و بیپایان بپرهیز.
خانه آباد پیش پای سیل افتاده است
خاطر معمور جز در خانه ویران مخواه
هوش مصنوعی: خانهای که سرسبز و آباد به نظر میرسد، در واقع در معرض سیل و ویرانی قرار دارد. در این میان، آرزوی امنیت و آسایش بیشتر از هر جایی در خانههایی است که در معرض خطر نیستند.
جز جواب خشک، موجی نیست در بحر سراب
مد احسان زینهار از دفتر دوران مخواه
هوش مصنوعی: تنها چیزی که در دریاچه خیالی وجود دارد، پاسخهای بیروح و بیتناسب است. لطفاً از گردش در دفتر زندگی و روزگار، جز آنچه نیاز است، انتظاری نداشته باش.
نیست بحر نعمت بی خواهش حق را کنار
چون صدف گر لب گشایی هیچ جز دندان مخواه
هوش مصنوعی: هیچ دریای نعمت بدون خواسته پروردگار وجود ندارد؛ مانند صدف که اگر دهانش را باز کند، تنها دندانهایی بیش نخواهد داشت.
شرم دار از حق، مبر صائب نیاز خود به خلق
بر سر خوان سلیمان دانه از موران مخواه
هوش مصنوعی: از حق شرمنده باش و هرگز از مردم درخواست نکن. مانند سلیمان نباش که دانهای از موران خواسته باشد.