گنجور

غزل شمارهٔ ۶۵۳۲

از گرد خط گرفته مباد آفتاب تو
چندان که خاک اوست روان باد آب تو
خوشتر بود ز باده سرجوش دیگران
در انتهای خط می پا در رکاب تو
وقت زوال سایه خورشید کم شود
چون سایه دار گشت ز خط آفتاب تو؟
خط گرچه پرده سوز حجاب است حسن را
از خط فزود پرده شرم و حجاب تو
زان لعل آبدار خوشم با جواب خشک
چون آب زندگی است گوارا سراب تو
از ما مپوش صحبت شب را که می زند
خمیازه موج از لب همچون شراب تو
هرگز نبود رسم ترا خواب صبحگاه
ما را به صد خیال فکنده است خواب تو
کوتاهتر بود ز شب وصل عاشقان
روز حساب بر ستم بی حساب تو
من نیستم حریف زبانت، مگر زنم
از بوسه مُهر بر لب حاضرجواب تو
در پرده سوخت روی تو هر جا دلی که بود
ای وای اگر به یک طرف افتد نقاب تو
صائب ز کیمیای سعادت غنی شود
هر کس رسیده است به فکر صواب تو

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از گرد خط گرفته مباد آفتاب تو
چندان که خاک اوست روان باد آب تو
هوش مصنوعی: از دوری و فاصله، آفتابت را کم نکن، زیرا که خاک تو مانند آب تو همواره زنده و روان است.
خوشتر بود ز باده سرجوش دیگران
در انتهای خط می پا در رکاب تو
هوش مصنوعی: بهتر است که لذت بیشتری از شراب شاداب دیگران ببرم، در حالی که در کنار تو هستم و از حضور تو بهره‌مند می‌شوم.
وقت زوال سایه خورشید کم شود
چون سایه دار گشت ز خط آفتاب تو؟
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید در حال غروب است و سایه‌ها کوتاه‌تر می‌شوند، آیا سایه‌ای که در حال ایجاد است، به خاطر فاصله از خط مستقیم آفتاب تو نیست؟
خط گرچه پرده سوز حجاب است حسن را
از خط فزود پرده شرم و حجاب تو
هوش مصنوعی: اگرچه خط به عنوان حجاب و زیبایی‌شکن به شمار می‌آید، اما با وجود آن، زیبایی تو باعث شده است که پرده‌ای از شرم و حجاب بر آن افزوده شود.
زان لعل آبدار خوشم با جواب خشک
چون آب زندگی است گوارا سراب تو
هوش مصنوعی: من از آن لعل درخشان خوشم، ولی پاسخ خشکی مثل آب زندگی وجودش خوشایند نیست و سراب به حساب می‌آید.
از ما مپوش صحبت شب را که می زند
خمیازه موج از لب همچون شراب تو
هوش مصنوعی: از ما پنهان نکن صحبت‌های شب را، زیرا مثل شراب، موج‌های دریا نیز خمیازه می‌کشند.
هرگز نبود رسم ترا خواب صبحگاه
ما را به صد خیال فکنده است خواب تو
هوش مصنوعی: هرگز این‌طور نبوده که خواب صبح‌گاه ما به این شدت تحت تاثیر خیالات تو باشد. خواب تو ما را به هزار خیال و اندیشه فرو برده است.
کوتاهتر بود ز شب وصل عاشقان
روز حساب بر ستم بی حساب تو
هوش مصنوعی: روز حساب برای عشق و محبت، به مراتب کمتر از شب‌هایی است که عاشقان در کنار هم سپری می‌کنند. این به این معناست که لحظات خوش عاشقانه به اندازه‌ای ارزشمند و گرانبها هستند که حتی حساب و کتاب‌های دنیا در برابر آن‌ها ناچیز به نظر می‌رسند.
من نیستم حریف زبانت، مگر زنم
از بوسه مُهر بر لب حاضرجواب تو
هوش مصنوعی: من نمی‌توانم با زبان تو رقابت کنم، مگر اینکه با بوسه‌ای بر لبانت جواب تو را بدهم.
در پرده سوخت روی تو هر جا دلی که بود
ای وای اگر به یک طرف افتد نقاب تو
هوش مصنوعی: هر جا که کسی عاشق زیبایی‌ات بوده و دل در گرو تو سپرده، به خاطر عشقش آتش گرفته است. ای کاش که اگر روزی پرده‌ات کنار رود و چهره‌ات نمایان شود، این دل‌ها دچار آسیب نشوند.
صائب ز کیمیای سعادت غنی شود
هر کس رسیده است به فکر صواب تو
هوش مصنوعی: هر کسی که به فکر درست و بهبود خود باشد، از گنج سعادت بهره‌مند می‌شود.