غزل شمارهٔ ۶۴۳۴
اشکی که از ندامت ریزند باده خواران
شیرازه نشاط است چون رشته های باران
ایام خط مگردید غافل ز گلعذاران
کاین سبزه همعنان است با ابر نوبهاران
تخمی است پوچ در خاک، خونی است مرده در پوست
مغزی که آرمیده است در جوش نوبهاران
روی زمین ازیشان رنگ نشاط دارد
حاشا که زرد گردد رخسار لاله کاران
ایام نوبهاران غماز شوره زارست
از خانه برنیایند زهاد روز باران
از روزگار حاصل هر کس به قدر دارد
بی حاصلی است ما را حاصل ز روزگاران
دریا ز جوش گوهر اندیشه ای ندارد
دیوانه را نباشد پروای سنگباران
دام فریب پنهان در زیر خاک دارند
ایمن نمی توان بود از مکر سبحه داران
آغاز خط مشکین عیدی است عاشقان را
نزدیک شام باشند خوشوقت روزه داران
بر شیر، نیستان بود انگشت زینهاری
روزی که بود آن طفل در سلک نی سواران
زان چهره عرقناک زنهار برحذر باش
سیلاب عقل و هوش است این قطره های باران
غواص را ز دریا بیرون خموشی آرد
پاس نفس ضرورست در بزم باده خواران
در پیش سیل آفت کوهی است پای بر جا
هر چند پست باشد دیوار خاکساران
آیینه پیش زنگی بی آبروی باشد
زشت است دختر رز در چشم هوشیاران
دوزخ بهشت گردد پاکیزه طینتان را
در بوته گدازند آسوده خوش عیاران
ایام نوجوانی غافل مشو ز فرصت
کاین آب برنگردد دیگر به جویباران
چون آب زندگانی صائب به من گواراست
روز مرا سیه کرد هر چند روزگاران
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اشکی که از ندامت ریزند باده خواران
شیرازه نشاط است چون رشته های باران
هوش مصنوعی: اشکهایی که بادهنوشان به خاطر پشیمانی میریزند، مشابه باران هستند که میتواند نشاط و شادابی را به زندگی برگرداند.
ایام خط مگردید غافل ز گلعذاران
کاین سبزه همعنان است با ابر نوبهاران
هوش مصنوعی: ایام و زمان بر ما میگذرد و ما غافل هستیم از زیباییهای زندگی. بدانیم که این سبزهها هم در کنار ابرهای بهاری هستند و نماد جوانی و شادابیاند.
تخمی است پوچ در خاک، خونی است مرده در پوست
مغزی که آرمیده است در جوش نوبهاران
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف چیزی میپردازد که به ظاهر بیفایده و بیمعنی به نظر میرسد. تخم، که نمادی از چیزی تازه و زنده است، در خاک دفن شده و به نظر میرسد که هیچ ارزشی ندارد. همچنین، خون مردهای که در پوست یک مغز خوابیده وجود دارد، نمایانگر پتانسیلهای نادیدهگرفته شدهای است که در آن خوابیدهاند. تمام اینها در زمینهای از طبیعت و حیات به تصویر کشیده شدهاند که نشاندهنده تغییرات و نوآوریهای فصل بهار است.
روی زمین ازیشان رنگ نشاط دارد
حاشا که زرد گردد رخسار لاله کاران
هوش مصنوعی: در روی زمین، چهرههایی که شادابی و سرزندگی دارند، نمیتوانند مانند لالهها رنگ زرد به خود بگیرند.
ایام نوبهاران غماز شوره زارست
از خانه برنیایند زهاد روز باران
هوش مصنوعی: روزهای بهار، گواهی از بیثمری و ناکامی است و در روز بارانی، زاهدان از خانههای خود خارج نمیشوند.
از روزگار حاصل هر کس به قدر دارد
بی حاصلی است ما را حاصل ز روزگاران
هوش مصنوعی: هر کس از زندگی خود به اندازهی لیاقتش نتیجه میگیرد، اما ما به خاطر بیحاصلیامان، نتایج خوبی از گذشتهمان نداریم.
دریا ز جوش گوهر اندیشه ای ندارد
دیوانه را نباشد پروای سنگباران
هوش مصنوعی: دریا به دلیل جریان جوهری که دارد، در فکر و اندیشه نیست و فرد دیوانه هم در برابر طوفان و مشکلات بیتوجه است.
دام فریب پنهان در زیر خاک دارند
ایمن نمی توان بود از مکر سبحه داران
هوش مصنوعی: در زیر خاک، دامهای فریبی وجود دارد که پنهان هستند و نمیتوان از نیرنگ زاهدان و عابدان در امان بود.
آغاز خط مشکین عیدی است عاشقان را
نزدیک شام باشند خوشوقت روزه داران
هوش مصنوعی: آغاز نوشتن با خط زیبا و مشکی، برای عاشقان مانند یک هدیه است و در نزدیکی شام، روزه داران خوشحال و خرسند هستند.
بر شیر، نیستان بود انگشت زینهاری
روزی که بود آن طفل در سلک نی سواران
هوش مصنوعی: در روزی که آن کودک در میان نوازندگان نی بود، بر شیر نیستان چیزی باقی نمانده بود.
زان چهره عرقناک زنهار برحذر باش
سیلاب عقل و هوش است این قطره های باران
هوش مصنوعی: از آن چهرهی عرق کرده، اما مواظب باش؛ این قطرههای باران، نشانهی طغیانی از عقل و هوش هستند.
غواص را ز دریا بیرون خموشی آرد
پاس نفس ضرورست در بزم باده خواران
هوش مصنوعی: غواص به خاطر سکوت و آرامش از دریا خارج میشود، زیرا نیاز به استراحت و تنفس ضروری است، حتی در میهمانیهای دلپذیر و شاداب.
در پیش سیل آفت کوهی است پای بر جا
هر چند پست باشد دیوار خاکساران
هوش مصنوعی: در برابر طوفان مشکلات، کوهی وجود دارد که هرچند ممکن است پایینتر از دیگران باشد، اما محکم و استوار ایستاده است.
آیینه پیش زنگی بی آبروی باشد
زشت است دختر رز در چشم هوشیاران
هوش مصنوعی: آیینهای که زنگزده باشد، به خاطر ظاهر ناخوشایندش، حس خوبی منتقل نمیکند. همچنین، دختر زیبای گلرز در نظر افرادی که باهوش و آگاه هستند، جذابیت و ارزش واقعی خود را دارد و نباید به نظرات کمارزش توجه کرد.
دوزخ بهشت گردد پاکیزه طینتان را
در بوته گدازند آسوده خوش عیاران
هوش مصنوعی: دوزخ به جایی تبدیل میشود که با پاکیزگی و نیکی، انسانها از رنج و سختی رهایی مییابند و در دل آتش، نیکان با آرامش و راحتی زندگی میکنند.
ایام نوجوانی غافل مشو ز فرصت
کاین آب برنگردد دیگر به جویباران
هوش مصنوعی: دوران جوانی را جدی بگیر و فرصتها را از دست نده؛ زیرا این لحظات دیگر به عقب برنمیگردند.
چون آب زندگانی صائب به من گواراست
روز مرا سیه کرد هر چند روزگاران
هوش مصنوعی: زندگی برای من مانند آب شیرین و گواراست، اما با این حال، روزهای من را سخت و تلخ کرده است، هرچند که زمانهای زیادی گذشته است.