غزل شمارهٔ ۶۴۱۹
سیلاب حواس است نظرهای پریشان
تخم نگرانی است خبرهای پریشان
چون دانه تسبیح بود رشته الفت
شیرازه جمعیت سرهای پریشان
داغی است به هر پاره دل من ز نگاری
چون سکه هر شهر به زرهای پریشان
دارم ز خیال سر زلف تو دماغی
آشفته تر از زلف خبرهای پریشان
چون ناوک بازیچه اطفال درین دشت
تا چند توان کرد سفرهای پریشان؟
افسوس که چون آینه از بی خبری، شد
بینایی ما صرف نظرهای پریشان
صائب مشو آشفته ز جمعیت اشرار
یک لحظه بود عمر شررهای پریشان
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سیلاب حواس است نظرهای پریشان
تخم نگرانی است خبرهای پریشان
هوش مصنوعی: احساسات و توجهات ما مشابه یک جریان آشفته هستند، و افکار ناواضح، نشانههایی از نگرانی و دلهره به شمار میآیند.
چون دانه تسبیح بود رشته الفت
شیرازه جمعیت سرهای پریشان
هوش مصنوعی: رشته دوستی و محبت به اندازه دانههای تسبیح است که جمعیت را کنار هم نگه میدارد، حتی اگر سرها و دلها پریشان باشند.
داغی است به هر پاره دل من ز نگاری
چون سکه هر شهر به زرهای پریشان
هوش مصنوعی: دل من از یاد آن معشوق داغ و غمگین است، مانند سکههای هر شهر که از زردی و زیبایی درهم و برهم هستند.
دارم ز خیال سر زلف تو دماغی
آشفته تر از زلف خبرهای پریشان
هوش مصنوعی: من در اندیشه و خیالاتم به سر میبرم و وضعیت ذهنیام به اندازهی زلفهای اسمت نامرتب و بیسامان است.
چون ناوک بازیچه اطفال درین دشت
تا چند توان کرد سفرهای پریشان؟
هوش مصنوعی: در این دشت مثل تیرکی که بچهها با آن بازی میکنند، تا کی میتوان سفرهای پر دردسر را ادامه داد؟
افسوس که چون آینه از بی خبری، شد
بینایی ما صرف نظرهای پریشان
هوش مصنوعی: متأسفانه، مانند آینه که از عدم آگاهی متاثر است، بینایی ما نیز به خاطر تصمیمات گیجکننده و ناپایدارمان تحت الشعاع قرار گرفته است.
صائب مشو آشفته ز جمعیت اشرار
یک لحظه بود عمر شررهای پریشان
هوش مصنوعی: صائب، نگران نباش از وجود آدمهای بد در اطرافت. عمر تو فقط یک لحظه است و نباید از رویدادهای آشفته و بیثبات زندگی تو را به هم بریزد.