گنجور

غزل شمارهٔ ۶۳۷۰

دلهای صیقلی بود آیینه دار حسن
آیینه چشم شور بود در دیار حسن
دام بود به طبع هوسناک سازگار
بیگانه پرورست هوای دیار حسن
از عرض ملک نخوت شاهان فزون شود
در دور خط زیاده شود اقتدار حسن
چون خط مشکبار، بود پیچ و تاب من
روشن ز روی آینه بی غبار حسن
از یکدگر گزیر ندارند حسن و عشق
رنگین ز داغ عشق بود لاله زار حسن
گردی است خط ز لشکر زلف سبک عنان
مژگان صفی است از سپه بی شمار حسن
چشم وفا مدار ز خوبان که می کند
در هر نگاه جامه بدل نوبهار حسن
در زیر خاک ماند نهان چون زر بخیل
هر کس نکرد خرده جان را نثار حسن
کوه از خروش سیل محابا نمی کند
فریاد عاشقان چه کند با وقار حسن؟
از صبر و عقل و هوش به خون دست خویش شست
روزی که گشت صائب بیدل شکار حسن

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلهای صیقلی بود آیینه دار حسن
آیینه چشم شور بود در دیار حسن
هوش مصنوعی: دل‌های صاف و بی‌آلایش مانند آینه‌ای بودند که زیبایی را منعکس می‌کردند، اما نگاه حسود و بدخواه باعث شد که در آن دیار، آثار زیبایی کمتر دیده شود.
دام بود به طبع هوسناک سازگار
بیگانه پرورست هوای دیار حسن
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که طبیعت انسان با هوس و تمایلاتش باعث می‌شود که به دنبال زیبایی‌ها و جذابیت‌های خاص برود، حتی اگر این جذابیت‌ها ناشناخته یا متعلق به سرزمینی دیگر باشند. این گرایش به دنبال زیبایی، نشان‌دهنده میل به تجربه چیزهای نو و مختلف است.
از عرض ملک نخوت شاهان فزون شود
در دور خط زیاده شود اقتدار حسن
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره شده است که وقتی سلطنت و قدرت ظاهری و نخوت شاهان به خود می‌گیرد، زیبایی و شگفتی چیزها در دوردست‌ها بیشتر و بیشتر نمایان می‌شود. به نوعی، هر چه قدرتمندان در خود افتخار و خودبزرگ‌بینی داشته باشند، زیبایی و جذابیت دنیا نیز به طرز شگفت‌انگیزی افزایش می‌یابد.
چون خط مشکبار، بود پیچ و تاب من
روشن ز روی آینه بی غبار حسن
هوش مصنوعی: من مانند خطی زیبا و درهم، پیچیدگی و رمز و رازی دارم که با نگاهی به آینه‌ای صاف و بدون گرد و غبار، زیبایی‌ام به وضوح نمایان می‌شود.
از یکدگر گزیر ندارند حسن و عشق
رنگین ز داغ عشق بود لاله زار حسن
هوش مصنوعی: حسن و عشق از یکدیگر جدا نیستند و نمی‌توانند از هم دور شوند. زیبایی و رنگارنگی عشق ناشی از شعله‌ای است که در دل دارند، مثل لاله‌زار که نتیجه داغ عشق است.
گردی است خط ز لشکر زلف سبک عنان
مژگان صفی است از سپه بی شمار حسن
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت موی بلند و مژگان کسی اشاره دارد. گردی که در اینجا توصیف شده، به شکل ولین و آزاد موی او شباهت دارد و گویی از لشکری تشکیل شده است. همچنین، مژگان او به مثل یک صف بزرگ از زیبایی و کشش جلوه‌گر است که به زیبایی او افزوده می‌شود. نشان‌دهنده‌ی شگفتی و جذابیت این شخص است که قلب‌ها را تسخیر می‌کند.
چشم وفا مدار ز خوبان که می کند
در هر نگاه جامه بدل نوبهار حسن
هوش مصنوعی: چشم وفا را از زیبایان دور نگه‌دار، زیرا در هر نگاه آن‌ها می‌توانند زیبایی تازه‌ای به تو هدیه دهند که همچون زیبایی بهاری دل‌انگیز است.
در زیر خاک ماند نهان چون زر بخیل
هر کس نکرد خرده جان را نثار حسن
هوش مصنوعی: شخصی مانند طلا که در زیر خاک پنهان مانده، به خاطر حسادت خود هیچ‌کس را برای نثار جانش آماده نمی‌بیند.
کوه از خروش سیل محابا نمی کند
فریاد عاشقان چه کند با وقار حسن؟
هوش مصنوعی: کوه از طغیان سیل نمی‌ترسد، اما فریاد عاشقان چه تأثیری بر زیبایی و آرامش محبوب دارد؟
از صبر و عقل و هوش به خون دست خویش شست
روزی که گشت صائب بیدل شکار حسن
هوش مصنوعی: در روزی که صائب بیدل در دام زیبایی گرفتار شد، او با صبر و عقل و هوش خود، دست خود را با خون خود شست.