غزل شمارهٔ ۶۱۹۴
به تدبیر خرد سر پنجه نتوان با قضا کردن
درین دریا به دست بسته می باید شنا کردن
دل غمگین به زور اشک هیهات است بگشاید
به دندان گهر نتوان گره از رشته وا کردن
ز خودداری به دست و پا ره نزدیک می پیچد
عنان چون موج می باید درین دریا رها کردن
نکردی سجده ای ز اخلاص تا افراختی قامت
به بام کعبه عمرت رفت در کسب هوا کردن
نگردیده است تا پوچ از هوای نفس دل در تن
به آه این دانه را از کاه می باید جدا کردن
ز دیوار زمین گیر قناعت سایه ای خوش کن
که خواب امن نتوان در ته بال هما کردن
چو می دانی گواه از خانه دارد دست و پای تو
کمال کوته اندیشی است دست از پا خطا کردن
ز خواهش های بیجا گر نه ای شرمنده و نادم
چه داری دست پیش روی خود وقت دعا کردن؟
بود چون سرو دایم نوبهارش بی خزان صائب
تواند هر که با یک جامه چون سرو اکتفا کردن
غزل شمارهٔ ۶۱۹۳: به جان دشوار ازان باشد گرانی از جهان بردنغزل شمارهٔ ۶۱۹۵: چو نتوان بر کنار افتاد با بحر از شنا کردن
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به تدبیر خرد سر پنجه نتوان با قضا کردن
درین دریا به دست بسته می باید شنا کردن
هوش مصنوعی: با تدبیر و عقل نمیتوان با تقدیر و سرنوشت در این دریا شنا کرد؛ زیرا باید با دست و دل باز و آزاد این کار را انجام داد.
دل غمگین به زور اشک هیهات است بگشاید
به دندان گهر نتوان گره از رشته وا کردن
هوش مصنوعی: دل غمگین نمیتواند به راحتی با اشکهایش آرام شود و نمیتواند به سادگی مشکلاتش را حل کند. هیچ تلاشی هم نمیتواند گرهی که از مشکلات به وجود آمده را باز کند.
ز خودداری به دست و پا ره نزدیک می پیچد
عنان چون موج می باید درین دریا رها کردن
هوش مصنوعی: با کنترل نفس و خودداری، مسیر نزدیکتری پیدا میشود. مانند موجی که در دریا به سوی آزادی میرود، باید رها کرد و آزادی را تجربه کرد.
نکردی سجده ای ز اخلاص تا افراختی قامت
به بام کعبه عمرت رفت در کسب هوا کردن
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نکتهای عمیق اشاره میکند. او میگوید که تا زمانی که تو از روی صداقت و اخلاص به خداوند سجده نکردهای، تنها تلاشهای تو برای رسیدن به خواستههایت بیمعنی است. به عبارتی، اگر در زندگیات از روی نیت خالص و واقعی عبادت نکنی، همه زحمات و کوششهایت برای رسیدن به اهداف مادی ممکن است در نهایت به هدر برود.
نگردیده است تا پوچ از هوای نفس دل در تن
به آه این دانه را از کاه می باید جدا کردن
هوش مصنوعی: دل از هوای نفس منحرف نشده و به خاطر این وضعیت، لازم است که به دقت و با زحمت مسایل مهم را از چیزهای بیارزش جدا کنیم.
ز دیوار زمین گیر قناعت سایه ای خوش کن
که خواب امن نتوان در ته بال هما کردن
هوش مصنوعی: به جای اینکه به خواستههای زیاد فکر کنی و به دنبال چیزهای بزرگ و دوردست باشی، باید به داشتههای خودت راضی باشی. با قناعت و رضایت از زندگی، میتوانی آرامش و امنیت را تجربه کنی و از نگرانیها دور بمانی. درک این موضوع که گاهی باید به چیزهای سادهتر قناعت کنیم، میتواند به ما کمک کند تا زندگی بهتری داشته باشیم.
چو می دانی گواه از خانه دارد دست و پای تو
کمال کوته اندیشی است دست از پا خطا کردن
هوش مصنوعی: وقتی میدانی که زندگی تو به دیگران وابسته است، نادانی و کوتهفکری است که بخواهی به خودت آسیب بزنی.
ز خواهش های بیجا گر نه ای شرمنده و نادم
چه داری دست پیش روی خود وقت دعا کردن؟
هوش مصنوعی: اگر به خواستههای ناپسند خود توجه نکنید و شرمنده و پشیمان نشوید، وقتی که زمان دعا و درخواست از خدا میرسد، چه چیزی دارید که جلوی خود بگذارید؟
بود چون سرو دایم نوبهارش بی خزان صائب
تواند هر که با یک جامه چون سرو اکتفا کردن
هوش مصنوعی: کس که چون سرو همیشه با طراوت و شاداب باشد، میتواند به راحتی از دنیای مادیات و زرق و برق آن بگذرد و تنها با یک لباس ساده و بیپیرایه، به زندگی ادامه دهد. در واقع، این افراد از نعمتهای زندگی به بهترین شکل بهره میبرند و نیازی به تجملات و چیزهای اضافی ندارند.

صائب