غزل شمارهٔ ۶۱۷
اگر چه عشق به ظاهر خراب کرد مرا
ز روی گرم، پر از آفتاب کرد مرا
هنوز رنگ عمارت، نگار دستم بود
که ترکتاز حوادث خراب کرد مرا
به هیچ دلشده ای کار تنگ نگرفتم
چرا سپهر به قصر حباب کرد مرا؟
سرم همیشه ز کیفیت سخن گرم است
که جوش فکر، خم پر شراب کرد مرا
به خون گرم مکافات سوختم جگرش
اگر چه آتش سوزان کباب کرد مرا
خمش کن از سخن آتشین عنان صائب
که تاب شعله غیرت کباب کرد مرا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
اگر چه عشق به ظاهر خراب کرد مرا
ز روی گرم، پر از آفتاب کرد مرا
هوش مصنوعی: اگرچه عشق ظاهراً من را خراب کرده و به نظر میرسد که حال مرا بد کرده، ولی در واقع، وجود عشق باعث شده است که درونی پر از روشنی و گرما داشته باشم.
هنوز رنگ عمارت، نگار دستم بود
که ترکتاز حوادث خراب کرد مرا
هوش مصنوعی: هنوز رنگ و لعاب ساختمان زندگیام، به وجود من زیبایی میداد که حوادث و اتفاقات ناگوار آن را از من گرفت.
به هیچ دلشده ای کار تنگ نگرفتم
چرا سپهر به قصر حباب کرد مرا؟
هوش مصنوعی: در زندگی، هیچگاه به کسی آسیب نرساندم و به او سخت نگرفتم، پس چرا جریان زندگی به من آسیب زد و مانند یک حباب مرا به زمین زد؟
سرم همیشه ز کیفیت سخن گرم است
که جوش فکر، خم پر شراب کرد مرا
هوش مصنوعی: ذهنم همیشه پر از صحبتها و کیفیت کلام است، بهطوریکه تفکر و اندیشهام مرا به حالت شادابی و نشاط میبرد.
به خون گرم مکافات سوختم جگرش
اگر چه آتش سوزان کباب کرد مرا
هوش مصنوعی: به خاطر عذاب و رنجی که کشیدم، قلبم به شدت میسوزد، اما با وجود این درد و آتش سوزان، نتوانستم از آن قربانی فرار کنم.
خمش کن از سخن آتشین عنان صائب
که تاب شعله غیرت کباب کرد مرا
هوش مصنوعی: سکوت کن و از گفتن کلمات تند و آتشین پرهیز کن، زیرا شدت حس غیرت و شوق مرا به شدت سوزانده و آزرده کرده است.

صائب