غزل شمارهٔ ۶۰۸۶
رو نهان در دولت از اقبال محتاجان مکن
این در واکرده را در بسته از دربان مکن
هست در عین عدالت آب جان بخش حیات
چون سکندر جستجوی چشمه حیوان مکن
می توان از جوع تا جسم گران را روح کرد
روح را جسم گران از سیری ای نادان مکن
از سپر انداختن تا می شود مغلوب خصم
از نیام قهر تیغ خویش را عریان مکن
صبح را رخسار خندان از شفق در خون کشید
مد عمر خویش کوتاه از لب خندان مکن
می گدازندت به چشم شور چون ماه تمام
همچو ماه نو قبول پرتو احسان مکن
تا نگردی خوار در چشم عزیزان جهان
یوسف بی جرم را زنهار در زندان مکن
اختیار سر چو در دست تو ای سرگشته نیست
زندگی را صرف در فکر سر و سامان مکن
جز خموشی درد بی درمان ندارد چاره ای
شکوه چون بی طاقتان از درد بی درمان مکن
از نظر بازی دل معمور می گردد خراب
خانه ای را از برای روزنی ویران مکن
در نظر واکردنی طی می شود عمر حباب
تکیه ای بی مغز بر عمر سبک جولان مکن
دل به دریا کرده را هر موج صائب ساحل است
دست چون شستی ز جان اندیشه از طوفان مکن
غزل شمارهٔ ۶۰۸۵: دل غمین ز اندیشه روزی درین عالم مکنغزل شمارهٔ ۶۰۸۷: مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رو نهان در دولت از اقبال محتاجان مکن
این در واکرده را در بسته از دربان مکن
هوش مصنوعی: در جایی که از نعمتها و خوششانسهایی برخورداری، نباید به شکل پنهانی و مخفیانه از دیگران استفاده کنی. این درتی که به روی تو باز شده، نباید به خاطر نیازمندان بسته باشد.
هست در عین عدالت آب جان بخش حیات
چون سکندر جستجوی چشمه حیوان مکن
هوش مصنوعی: در حالی که آب به حیات و زندگی بخشیدن عدل و انصاف را به همراه دارد، نباید همانند سکندر به دنبال چشمهای برای جاودانگی و زندگی ابدی باشید.
می توان از جوع تا جسم گران را روح کرد
روح را جسم گران از سیری ای نادان مکن
هوش مصنوعی: میتوان از گرسنگی، روح را به بدن سنگین واداشت، اما ای نادان، روح را از سیر کردن بدن سنگین دور نگهدار.
از سپر انداختن تا می شود مغلوب خصم
از نیام قهر تیغ خویش را عریان مکن
هوش مصنوعی: تا زمانی که دشمن مغلوب نشده، شمشیر خشم خود را از نیام بیرون نیاور و در برابرش با احتیاط عمل کن.
صبح را رخسار خندان از شفق در خون کشید
مد عمر خویش کوتاه از لب خندان مکن
هوش مصنوعی: صبح با چهرهای خندان و رنگین از شفق به زندگی آمد، ولی عمرش کوتاه است، پس از لب خود از شادی و خنده غافل نشو.
می گدازندت به چشم شور چون ماه تمام
همچو ماه نو قبول پرتو احسان مکن
هوش مصنوعی: این بیت میگوید که مانند ماه تمام که در چشم شب میدرخشد، نباید به چشم دیگران وابسته باشی و از نور مهربانی و بخشش دیگران استفاده کرده و خود را ذوب کنی. به عبارت دیگر، باید خود را حفظ کنی و از تأثیرات منفی دوری کنی.
تا نگردی خوار در چشم عزیزان جهان
یوسف بی جرم را زنهار در زندان مکن
هوش مصنوعی: تا زمانی که در نظر عزیزان دنیا بیاحترامی نشوی، یوسف بیگناه را در زندان قرار نده.
اختیار سر چو در دست تو ای سرگشته نیست
زندگی را صرف در فکر سر و سامان مکن
هوش مصنوعی: زندگیات را صرف نگرانی و فکر کردن به وضعیت خودت نکن، زیرا اختیار زندگیات در دستان خودت است. اگر سردرگم هستی، سعی کن کنترل را به دست بگیری.
جز خموشی درد بی درمان ندارد چاره ای
شکوه چون بی طاقتان از درد بی درمان مکن
هوش مصنوعی: جز سکوت، هیچ راه حلی برای درد بی درمان وجود ندارد. مانند بیطاقتان که از شدت دردهای درمانناپذیر گلایه نکن.
از نظر بازی دل معمور می گردد خراب
خانه ای را از برای روزنی ویران مکن
هوش مصنوعی: از دید دل، زندگی پر از نشاط میشود. برای یک روزنه، خانهای که ویران است را خراب نکن.
در نظر واکردنی طی می شود عمر حباب
تکیه ای بی مغز بر عمر سبک جولان مکن
هوش مصنوعی: زمانی که عمر حبابها در نظر تو به سرعت میگذرد، نباید بر روی چیزهای بیارزش تکیه کنی و با بیخیالی به زندگیات ادامه دهی.
دل به دریا کرده را هر موج صائب ساحل است
دست چون شستی ز جان اندیشه از طوفان مکن
هوش مصنوعی: کسی که دلش را به دریا زده و شجاعانه روبرو با مشکلات میشود، هر یک از امواج برای او به عنوان یک آرامش و ساحل محسوب میشود. هنگام مواجهه با سختیها، اگر تفکرات و نگرانیها را از خود دور کند، نباید نگران طوفانها باشد.