غزل شمارهٔ ۶۰۵۳
زندگی بخشا! روان چند کس خواهی شدن؟
کشته بسیارست، جان چند کس خواهی شدن؟
شد جگرگاه زمین از کشتگانت لاله زار
مرهم داغ نهان چند کس خواهی شدن؟
چون کتان شد جامه جانها شق از مهتاب تو
بخیه زخم کتان چند کس خواهی شدن؟
از تو دارد هر سیه روزی تمنای چرغ
شبچراغ دودمان چند کس خواهی شدن؟
چشم بر راه تو دارد قاف تا قاف جهان
ای پریرو، میهمان چند کس خواهی شدن؟
از تماشایت جهانی قالب بی جان شده است
تو به این تمکین روان چند کس خواهی شدن؟
با چنان رویی کز او بی پرده گردد رازها
پرده راز نهان چند کس خواهی شدن؟
لازم افتاده است دل دادن به هر دل پاره ای
تو به یک دل، دلستان چند کس خواهی شدن؟
از تو آب و رنگ خواهد صد خزان بی بهار
نوبهار بی خزان چند کس خواهی شدن؟
بی قراران تو بیرون از شمارند و حساب
باعث آرام جان چند کس خواهی شدن؟
من گرفتم سرمه سا گردید چشم پرفنت
مانع آه و فغان چند کس خواهی شدن؟
هر کسی تنها ترا خواهد که باشی زان او
تو به تنهایی ازان چند کس خواهی شدن؟
این جواب آن غزل صائب که خسرو گفته است
ای جهانی کشته، جان چند کس خواهی شدن؟
غزل شمارهٔ ۶۰۵۲: با هوسناکان چنین گر آشنا خواهی شدنغزل شمارهٔ ۶۰۵۴: چند با من سرکش ای سرو روان خواهی شدن؟
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زندگی بخشا! روان چند کس خواهی شدن؟
کشته بسیارست، جان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: زندگی، چقدر میخواهی به چند نفر جان ببخشی؟ کشتههای زیادی وجود دارند، پس چقدر میخواهی جان انسانها را نجات دهی؟
شد جگرگاه زمین از کشتگانت لاله زار
مرهم داغ نهان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: به دلیل کشتگان بسیار، زمین همچون لالهزار پر از گل شده است و حالا دیگر چه تعداد مرهم برای این داغ پنهان خواهد بود؟
چون کتان شد جامه جانها شق از مهتاب تو
بخیه زخم کتان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: وقتی که جانها به مانند پارچه نازکی در میآیند، زخمهایشان زیر نور ماه تابان تو نمایان میشود. چند نفر را میخواهی که در این حال به تو نزدیک شوند؟
از تو دارد هر سیه روزی تمنای چرغ
شبچراغ دودمان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: هر شخصی که در زندگیاش با مشکلات و سختیها مواجه است، به روشنی و هدایت تو نیاز دارد. برای چند نفر از این افراد میخواهی منبع امید و روشنی باشی؟
چشم بر راه تو دارد قاف تا قاف جهان
ای پریرو، میهمان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: چشمها به راه تو دوخته شده است، ای زیبا رو، حالا تا کجاها میخواهی مهمان باشی و دلهای چند نفر را شاد کنی؟
از تماشایت جهانی قالب بی جان شده است
تو به این تمکین روان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: از دیدن تو، جهانی که بی روح و بیجان است، به کمالی رسیده است. اما تو با این خویشتنداری، چقدر میخواهی در این دنیا تأثیرگذار باشی؟
با چنان رویی کز او بی پرده گردد رازها
پرده راز نهان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: با چهرهای که رازهای پنهان را نمایان میکند، چند نفر را میخواهی به رازهای درونت آشنا کنی؟
لازم افتاده است دل دادن به هر دل پاره ای
تو به یک دل، دلستان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره شده است که اگر دل را به هر کس و ناکسی بدهیم، در نهایت تنها تباهی و شکست عاطفی نصیبمان خواهد شد. اما با تمرکز بر یک عشق واقعی و عمیق، میتوانیم از تجارب متعددی که چندان رضایتبخش نیستند، فاصله بگیریم. در واقع، این بیانگر اهمیت انتخاب درست در زمینه روابط عاطفی است.
از تو آب و رنگ خواهد صد خزان بی بهار
نوبهار بی خزان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: از تو رنگ و زندگی میخواهد، ولی تو در واقع صد پاییز بدون بهار را به ارمغان میآوری. در نهایت، چند نفر را خواهی دید که از تو انتظار دارند؟
بی قراران تو بیرون از شمارند و حساب
باعث آرام جان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: دستهای از کسانی که دلتنگ تو هستند، شمارش نمیشوند و نمیتوان تعداد آنها را برآورد کرد. تو به وادی آرامش جان چند نفر خواهی پیوست؟
من گرفتم سرمه سا گردید چشم پرفنت
مانع آه و فغان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: چشم من به خاطر غم و اندوهی که دارم، به سیاهی نشسته و مانند سرمه شده است. اما این درد و ناله من نمیتواند مانع از فریاد و شکایت من شود. چند نفر را میخواهی در این حال و در این وضعیت ببینی؟
هر کسی تنها ترا خواهد که باشی زان او
تو به تنهایی ازان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: هر کسی فقط به خاطر خودت به تو علاقهمند خواهد شد، پس تو چقدر میخواهی با افراد مختلف تنها باشی؟
این جواب آن غزل صائب که خسرو گفته است
ای جهانی کشته، جان چند کس خواهی شدن؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در دنیایی که در آن زندگی میکنیم، خیلیها به خاطر عشق و احساسات خود قربانی میشوند و این سوال مطرح میشود که تا چه حد میخواهی برای عشقها و احساسات دیگران تسلیم شوی یا جان خود را در این راه بدهی؟