گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۴۰

عاقبت این مرغ وحشی زین قفس خواهد شدن
با نواسنجان قدسی همنفس خواهد شدن
پرتو خورشید را زنجیر کردن مشکل است
از همان راهی که آمد بازپس خواهد شدن
چون گل این هنگامه خوبی که بر خود چیده ای
از خزان زیر و زبر در یک نفس خواهد شدن
از فغان دردمندان بیضه فولاد تو
عاقبت پر رخنه مانند جرس خواهد شدن
تیغ بی رحمی خط سبز از میان خواهد کشید
روزگار دار و گیر زلف بس خواهد شدن
این لب شیرین که می داری دریغ از طوطیان
روزی موران و پامال مگس خواهد شدن
این گل رویی که می گردد ز شبنم داغدار
زخمی تیغ زبان خار و خس خواهد شدن
زهر در پیمانه لعل تو خواهد کرد خط
چشم بدمستت گرفتار عسس خواهد شدن
همچو بار طرح، آخر ساعد سیمین تو
بار دوش و گردن اهل هوس خواهد شدن
آن لب میگون که آب خضر از وی می چکد
ناگوارا چون شراب نیمرس خواهد شدن
در خزان ناامیدی ها دل سنگین تو
بر مراد صائب آتش نفس خواهد شدن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عاقبت این مرغ وحشی زین قفس خواهد شدن
با نواسنجان قدسی همنفس خواهد شدن
هوش مصنوعی: در نهایت، این پرنده آزاد که در قفس به سر می‌برد، روزی از قفس رهایی می‌یابد و با فرشتگان هم‌نوا خواهد شد.
پرتو خورشید را زنجیر کردن مشکل است
از همان راهی که آمد بازپس خواهد شدن
هوش مصنوعی: بند زدن به نور خورشید کار دشواری است، زیرا هر زمانی که نور خورشید را مهار کنی، دوباره از همان مسیر به سمت خود بازمی‌گردد.
چون گل این هنگامه خوبی که بر خود چیده ای
از خزان زیر و زبر در یک نفس خواهد شدن
هوش مصنوعی: زیبایی و شکوهی که در این لحظه به خود آراسته‌ای، مانند گلی است که به زودی از میان خزان و نابسامانی‌ها می‌گذرد و در یک لحظه دگرگون خواهد شد.
از فغان دردمندان بیضه فولاد تو
عاقبت پر رخنه مانند جرس خواهد شدن
هوش مصنوعی: از ناله و فریاد کسانی که درد و رنج می‌کشند، در نهایت مثل زنگی که در آن سوراخ‌هایی وجود دارد، صدایی می‌آید که نشان از آسیب‌پذیری و ضعف دارد.
تیغ بی رحمی خط سبز از میان خواهد کشید
روزگار دار و گیر زلف بس خواهد شدن
هوش مصنوعی: زمانه‌ای بی‌رحم و سخت از میان خواهد گذشت و در این دوران، زلف‌های پراشفتگی و دردسر به شدت درهم خواهند شد.
این لب شیرین که می داری دریغ از طوطیان
روزی موران و پامال مگس خواهد شدن
هوش مصنوعی: این لب شیرین که تو داری، افسوس که روزی مانند طوطی‌ها از آن تغذیه خواهند کرد و تبدیل به چیزی بی‌ارزش خواهد شد.
این گل رویی که می گردد ز شبنم داغدار
زخمی تیغ زبان خار و خس خواهد شدن
هوش مصنوعی: این گل زیبایی که از شبنم خیس و زخمی است، به زودی با تیغ زبان خار و خس آسیب خواهد دید.
زهر در پیمانه لعل تو خواهد کرد خط
چشم بدمستت گرفتار عسس خواهد شدن
هوش مصنوعی: زهر در دل شراب تو تأثیر می‌گذارد و بنده عاشق تو به خاطر زیبایی‌ات در دام سرپرستان عشق گرفتار خواهد شد.
همچو بار طرح، آخر ساعد سیمین تو
بار دوش و گردن اهل هوس خواهد شدن
هوش مصنوعی: مانند بارانی که بر روی زمین می‌افتد، در نهایت زیبایی بازو و گردن تو بر دوش کسانی که به عشق و هوس وابسته‌اند، نمایان خواهد شد.
آن لب میگون که آب خضر از وی می چکد
ناگوارا چون شراب نیمرس خواهد شدن
هوش مصنوعی: آن لب زیبا که از آن آب خضر سرازیر می‌شود، متأسفانه مانند شراب به زودی تلخ و ناپایدار خواهد شد.
در خزان ناامیدی ها دل سنگین تو
بر مراد صائب آتش نفس خواهد شدن
هوش مصنوعی: در روزگاری که ناامیدی و سردی حاکم است، دل خسته و سنگین تو خواهد توانست به آرزوهایت دست یابد و شعله‌ای از زندگی و امید را درون خود روشن کند.