گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۳۰

دست رد مشکل بود بر توشه عقبی زدن
ورنه آسان است پشت پای بر دنیا زدن
از سبکروحی اگر بر دل گذاری بار خلق
می توانی همچو کشتی سینه بر دریا زدن
می کشد سنگ انتقام خویش از آهن دلان
شد سر فرهاد شق از تیشه بر خارا زدن
از نصیحت منع کردن نیکخواهان را خطاست
از ادب دورست سوزن بر لب عیسی زدن
گر کنی در راستی استادگی، بی چشم زخم
می توان بر قلب لشکر چون علم تنها زدن
در گلستانی که می باید سراپا چشم شد
بخیه می باید مرا بر دیده بینا زدن
گر به دل خوردن شوی قانع درین مهمانسرا
می توان صائب به چرخ سفله استغنا زدن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دست رد مشکل بود بر توشه عقبی زدن
ورنه آسان است پشت پای بر دنیا زدن
هوش مصنوعی: دست رد زدن به تمایلات دنیوی کار سختی است، اما اگر کسی اراده کند، می‌تواند به سادگی از دنیا بی‌اعتنا عبور کند.
از سبکروحی اگر بر دل گذاری بار خلق
می توانی همچو کشتی سینه بر دریا زدن
هوش مصنوعی: اگر با روحی سبک‌بار و دلگشاده باشی، می‌توانی مانند کشتی که بر روی دریا حرکت می‌کند، بارهای سنگین زندگی را به آسانی تحمل کنی.
می کشد سنگ انتقام خویش از آهن دلان
شد سر فرهاد شق از تیشه بر خارا زدن
هوش مصنوعی: انتقام خود را با قدرتی مانند سنگ بر دل‌های سخت می‌زند و فرهاد به خاطر ضربه‌ای که به سنگ می‌زند، به شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
از نصیحت منع کردن نیکخواهان را خطاست
از ادب دورست سوزن بر لب عیسی زدن
هوش مصنوعی: منع کردن نیکوکاران از نصیحت کردن، اشتباه است و بی‌احترامی به آداب محسوب می‌شود، مانند اینکه بر لب عیسی سوزنی بزنند.
گر کنی در راستی استادگی، بی چشم زخم
می توان بر قلب لشکر چون علم تنها زدن
هوش مصنوعی: اگر در صداقت و استقامت بمانی، بدون اینکه نگران چشم زخم دیگران باشی، می‌توانی با قدرت و عزت بر دل‌ها حکومت کنی، همچون پرچم بزرگ و بلندی که تنها بر افراشته است.
در گلستانی که می باید سراپا چشم شد
بخیه می باید مرا بر دیده بینا زدن
هوش مصنوعی: در باغی که باید همه جا را با دقت نگاه کرد، لازم است که روی چشم بینا رخنه‌ای ایجاد شود تا بهتر ببینی.
گر به دل خوردن شوی قانع درین مهمانسرا
می توان صائب به چرخ سفله استغنا زدن
هوش مصنوعی: اگر با دل آرام و قناعت زندگی کنی، می‌توانی در این دنیا مانند یک مهمان راحت زندگی کنی و از دنیا و مادیات بی‌نیاز باشی.