گنجور

غزل شمارهٔ ۶۰۱۰

اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
گرچه این تعلیم بهر من ندارد صرفه ای
تا شوی واقف ز حال مستند خویشتن
لیک می دانم که از فولاد اگر باشد دلت
برنمی آیی به مژگان کشند خویشتن
ناز در تسخیر ما گر می کند استادگی
مشورت کن با دل مشکل پسند خویشتن
حسن چون افتاد شیرین، دل ز خود هم می برد
نیشکر بیرون نمی آید ز بند خویشتن
ز اشتیاق خویش در یک جا نمی گیرد قرار
ای خوشا حسنی که خود باشد سپند خویشتن
شکر این معنی که عیسای زمانت کرده اند
اینقدر غافل مشو از دردمند خویشتن
لب نگه دار از لب ساغر که نادم می شود
هر که اندازد در آب تلخ، قند خویشتن
سعی تا حد توکل دست و پایی می زند
چون به این وادی رسی پر کن سمند خویشتن
پند دل صائب مرا از کوی او آواره کرد
هیچ کافر گوش نگذارد به پند خویشتن!

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
هوش مصنوعی: کمی از زلف بلند و پیچیده‌ات را کوتاه کن تا ناخواسته به دام خودت نیفتی.
گرچه این تعلیم بهر من ندارد صرفه ای
تا شوی واقف ز حال مستند خویشتن
هوش مصنوعی: هرچند این آموزش برای من سودی ندارد تا از حالت واقعی خود آگاه شوم، اما به هر حال می‌خواهم به این موضوع بپردازم.
لیک می دانم که از فولاد اگر باشد دلت
برنمی آیی به مژگان کشند خویشتن
هوش مصنوعی: اما می‌دانم که حتی اگر دل تو از فولاد باشد، نمی‌توانی به سادگی خود را از محبت و محبت‌ورزی دور کنی.
ناز در تسخیر ما گر می کند استادگی
مشورت کن با دل مشکل پسند خویشتن
هوش مصنوعی: اگر محبوب به خاطر زیبایی‌اش تو را فریب می‌دهد، بهتر است با دلی که انتخاب آن دشوار است، مشورت کنی.
حسن چون افتاد شیرین، دل ز خود هم می برد
نیشکر بیرون نمی آید ز بند خویشتن
هوش مصنوعی: وقتی زیبایی و دلربایی حسن به اوج می‌رسد، دل انسان از خود بی‌خود می‌شود و نمی‌تواند از بند و زنجیر خود رهایی یابد.
ز اشتیاق خویش در یک جا نمی گیرد قرار
ای خوشا حسنی که خود باشد سپند خویشتن
هوش مصنوعی: از شدت عشق و خواسته‌های درونی‌ام آرام و قرار ندارم. ای خوشا به حال آن حسن و زیبایی که خود را در درونش می‌یابد و به خود متکی است.
شکر این معنی که عیسای زمانت کرده اند
اینقدر غافل مشو از دردمند خویشتن
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نعمت و لطفی که در زندگی‌ات وجود دارد، مشابه کارهای عیسی در روزگار خود است. با این حال، نباید از مشکلات و نیازهای درونی خود غافل شوی و باید به درد و رنج‌های خود توجه کنی.
لب نگه دار از لب ساغر که نادم می شود
هر که اندازد در آب تلخ، قند خویشتن
هوش مصنوعی: از نوشیدن الکل و شراب بپرهیز، زیرا هرکسی که قند خود را به آب تلخ بیفکند، پشیمان خواهد شد.
سعی تا حد توکل دست و پایی می زند
چون به این وادی رسی پر کن سمند خویشتن
هوش مصنوعی: تلاش کن و در عین حال به خدا توکل داشته باش. وقتی به این مرحله رسیدی، خودت را به جلو بران.
پند دل صائب مرا از کوی او آواره کرد
هیچ کافر گوش نگذارد به پند خویشتن!
هوش مصنوعی: دل من را نصیحت‌های صائب به شدت آواره کرده و در کوی معشوق رها کرده است. هیچ فرد بی‌ایمانی به سخنان خودش گوش نمی‌دهد!

حاشیه ها

1399/04/08 20:07
مظفر محمدی الموتی خشکچالی

بیت دوم، احتمالاً به صورت ذیل باشد:
گر چه این تعلیم، بهر من، ندارد صرفه‌ای / تا شوی واقف، ز حال «مستمند» خویشتن