گنجور

غزل شمارهٔ ۵۷۶۱

درین جهان نشود حال آن جهان معلوم
که مغز را نتوان کرد از استخوان معلوم
که دیده حاشیه باشد ز متن مشکلتر؟
نشد ز سبزه خط راز آن دهان معلوم
عیار ناز ترا اهل عشق می دانند
که بی کشش نشود زور هر کمان معلوم
اگر چه معنی نازک شود برهنه زلفظ
مرا نشد ز کمر هیچ ازان میان معلوم
ز شوق من چه تواند زبان خامه نوشت؟
ضمیر لال نگردد به ترجمان معلوم
توان ز سختی ایام صبر هر کس یافت
عیار زر شود از سنگ امتحان معلوم
جنون من به خط سبز گلرخان بسته است
که در بهار شود شور بلبلان معلوم
ز حسن عاقبت آغاز را توان دریافت
که هست تیر کج و راست در نشان معلوم
ز اشک راز دل بیقرار من شد فاش
که از ستاره شود سیر آسمان معلوم
بلندی سخن دلپذیر ما صائب
ز گرد سرمه نگردد در اصفهان معلوم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درین جهان نشود حال آن جهان معلوم
که مغز را نتوان کرد از استخوان معلوم
هوش مصنوعی: در این دنیا، نمی‌توان حال و وضعیت آن دنیا را شناخت، همان‌طور که نمی‌توان مغز را از استخوان جدا کرد و آن را مشخص کرد.
که دیده حاشیه باشد ز متن مشکلتر؟
نشد ز سبزه خط راز آن دهان معلوم
هوش مصنوعی: چرا کسی که به زندگی یا موضوعی عمیق نگاه می‌کند، باید از حاشیه‌ها و جزئیات دور بماند؟ رازهایی که در دل طبیعت و زندگی نهفته است، به سادگی قابل مشاهده نیستند.
عیار ناز ترا اهل عشق می دانند
که بی کشش نشود زور هر کمان معلوم
هوش مصنوعی: زیبایی و ظرافت تو را عاشقان می‌شناسند، چرا که بدون جذبه و کشش، هیچ قدرتی نمی‌تواند کارساز باشد.
اگر چه معنی نازک شود برهنه زلفظ
مرا نشد ز کمر هیچ ازان میان معلوم
هوش مصنوعی: اگرچه معنای لطیف کلام من از لفظ خالی می‌شود، اما از میان تمام این حرف‌ها هیچ چیزی از کمر خودم مشخص نیست.
ز شوق من چه تواند زبان خامه نوشت؟
ضمیر لال نگردد به ترجمان معلوم
هوش مصنوعی: از شوق و عشق من، قلم چه می‌تواند بگوید؟ دل خاموش و ساکت من را هیچ ترجمه‌ای نمی‌تواند بیان کند.
توان ز سختی ایام صبر هر کس یافت
عیار زر شود از سنگ امتحان معلوم
هوش مصنوعی: هر کسی که در برابر دشواری‌های زمان صبر و استقامت نشان دهد، همچون طلا که از دل سنگ‌های سخت بیرون می‌آید، وجودش ارزشمند و باارزش خواهد شد.
جنون من به خط سبز گلرخان بسته است
که در بهار شود شور بلبلان معلوم
هوش مصنوعی: دیوانگی من به زیبایی و لطافت چهره کسی وابسته است که با رسیدن بهار، شادی و سرودی از بلبلان به وضوح نمایان می‌شود.
ز حسن عاقبت آغاز را توان دریافت
که هست تیر کج و راست در نشان معلوم
هوش مصنوعی: از زیبایی پایان کار می‌توان فهمید که آغاز چگونه بوده است؛ زیرا آثار خوب و بد در نشانه‌ها مشخص است.
ز اشک راز دل بیقرار من شد فاش
که از ستاره شود سیر آسمان معلوم
هوش مصنوعی: از اشک‌های من راز دل بی‌قرارم فاش شد، چرا که حرکات ستاره‌ها آسمان را مشخص می‌کند.
بلندی سخن دلپذیر ما صائب
ز گرد سرمه نگردد در اصفهان معلوم
هوش مصنوعی: سخنان زیبای ما آنقدر بلند و دلنشین است که حتی در میان زرق و برق و زیبایی‌های اصفهان هم تأثیرگذار و نمایان نمی‌شود.