گنجور

غزل شمارهٔ ۵۵۱

گریه بسیار بود نو به وجود آمده را
خاک زندان بود از چرخ فرود آمده را
نیست چون ماتمیان کار به جز گریه و آه
به سراپرده این چرخ کبود آمده را
حاصلی نیست به جز شستن دست از هستی
خواب، در رهگذر سیل فرود آمده را
چون برآید ز گریبان سر خجلت فردا
پیش درگاه لئیمان به سجود آمده را؟
ساحلی نیست به جز دامن صحرای عدم
خس و خاشاک به دریای وجود آمده را
نیست جز وحشت ازین عالم پرشور نصیب
جان از غیب به صحرای شهود آمده را
لازم ذات بود سرکشی و مغروری
همچو ابلیس ز آتش به وجود آمده را
نیست یک چشم زدن بیش حیاتش چو شرر
صائب از پرده برون بهر نمود آمده را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گریه بسیار بود نو به وجود آمده را
خاک زندان بود از چرخ فرود آمده را
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به غم و اندوهی است که بر کسی تازه به دنیا آمده، سایه افکنده است. این فرد در شرایطی سخت و تاریک به سر می‌برد، همانند اینکه در زندانی گرفتار شده باشد، و این حالت به او احساس انزوا و غم عمیق می‌دهد.
نیست چون ماتمیان کار به جز گریه و آه
به سراپرده این چرخ کبود آمده را
هوش مصنوعی: کسانی که در سوگ و ماتم هستند، جز گریه و ناله کار دیگری نمی‌کنند. این احساسات و وضعیت آنها به زمین و آسمان تیره و تار مربوط می‌شود.
حاصلی نیست به جز شستن دست از هستی
خواب، در رهگذر سیل فرود آمده را
هوش مصنوعی: هیچ نتیجه‌ای جز رها کردن خود از وجود و واقعیت نیست، در مسیر سیلابی که به پایین می‌آید.
چون برآید ز گریبان سر خجلت فردا
پیش درگاه لئیمان به سجود آمده را؟
هوش مصنوعی: زمانی که احساس شرم و خجالت از دل آدمی بیرون آید، در آن لحظه که فردا در برابر ظلم و بی‌شرمی دیگران قرار می‌گیرد، چه کسی در برابر آنها به سجده خواهد رفت؟
ساحلی نیست به جز دامن صحرای عدم
خس و خاشاک به دریای وجود آمده را
هوش مصنوعی: غیر از فضاهای بی‌پایان عدم، جایی برای وجود نیست و تنها چیزی که در این دریا می‌توان دید، علف‌ها و زباله‌هاست.
نیست جز وحشت ازین عالم پرشور نصیب
جان از غیب به صحرای شهود آمده را
هوش مصنوعی: بغیر از ترس از این دنیای پرهیاهو، هیچ چیز نصیب جان نمی‌شود، مگر آنکه از عالم غیب به عرصه‌ی مشاهده بیاید.
لازم ذات بود سرکشی و مغروری
همچو ابلیس ز آتش به وجود آمده را
هوش مصنوعی: ذاتی که سرکشی و غرور دارد، مانند ابلیس که از آتش آفریده شده، همیشه این خصوصیات را در خود دارد.
نیست یک چشم زدن بیش حیاتش چو شرر
صائب از پرده برون بهر نمود آمده را
هوش مصنوعی: حیات او بیشتر از یک چشم بر هم زدن نیست، مانند جرقه‌ای که به سرعت از پرده بیرون می‌آید و به نمایش درمی‌آید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۵۵۱ به خوانش عندلیب