گنجور

غزل شمارهٔ ۵۴۶۶

ما ز حیرت در حریم وصل هجران می کشیم
دلو خود خالی برون از چاه کنعان می کشیم
منعمان گر پیش مهمان نعمت الوان کشند
ما به جای سفره خجلت پیش مهمان می کشیم
از فشار قبر هرگز قسمت کفار نیست
آنچه ما از تنگی صحرای امکان می کشیم
دامن خاک است از خون عزیزان لاله زار
از رعونت ما همان بر خاک دامان می کشیم
فکر رنگین است باغ دلگشای اهل فکر
چون غمی رو می دهد سر در گریبان می کشیم
در هوای کام دنیا نیست آه سرد ما
بر سواد آفرینش خط بطلان می کشیم
بر شکار لاغر از سرپنجه شیران نرفت
آنچه از دست نوازش ما ضعیفان می کشیم
دیگران صائب به تلخی باده می نوشند و ما
جام پر خون را به سر با روی خندان می کشیم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما ز حیرت در حریم وصل هجران می کشیم
دلو خود خالی برون از چاه کنعان می کشیم
هوش مصنوعی: ما در جستجوی وصال و نزدیکی، از جدایی و غم رنج می‌بریم و همچنان با دل خالی و بی‌پناه، در پی کشف عشق و زیبایی هستیم.
منعمان گر پیش مهمان نعمت الوان کشند
ما به جای سفره خجلت پیش مهمان می کشیم
هوش مصنوعی: اگر میهمانان با نعمت‌های رنگارنگ از مهمانی پذیرایی کنند، ما به جای اینکه سفره‌ای شاداب و رنگین بگسترانیم، با شرم و خجالت از کمبودهایمان، تنها نان و نمک برای مهمان می‌گذاریم.
از فشار قبر هرگز قسمت کفار نیست
آنچه ما از تنگی صحرای امکان می کشیم
هوش مصنوعی: کفار هرگز تحت فشار قبر قرار نمی‌گیرند، در حالی که ما در این دنیا از سختی‌ها و تنگناهای مختلف رنج می‌بریم.
دامن خاک است از خون عزیزان لاله زار
از رعونت ما همان بر خاک دامان می کشیم
هوش مصنوعی: دامن خاک پر از خون عزیزانی است که جانشان را فدای ما کرده‌اند، و ما همچنان با غرور و(self-importance) خود بر روی این دامن خاک پا می‌گذاریم.
فکر رنگین است باغ دلگشای اهل فکر
چون غمی رو می دهد سر در گریبان می کشیم
هوش مصنوعی: افکار زیبا و رنگارنگ مانند باغی شاداب و آرامش بخش برای اهل تفکر هستند، ولی وقتی که غم و اندوهی به سراغ‌مان می‌آید، ناچار می‌شویم که خود را در غم و اندوه پنهان کنیم.
در هوای کام دنیا نیست آه سرد ما
بر سواد آفرینش خط بطلان می کشیم
هوش مصنوعی: در دنیای شیرین و مطبوع، احساس غم و اندوه ما هیچ جایی ندارد و ما بر تمام زحمات آفرینش، نادیده و بی‌اعتنا می‌گذریم.
بر شکار لاغر از سرپنجه شیران نرفت
آنچه از دست نوازش ما ضعیفان می کشیم
هوش مصنوعی: کسی که قوی و نیرومند است، هیچگاه نیازی به شکار کردن ضعیفان ندارد. آنچه ما ضعیفان از نوازش دیگران متحمل می‌شویم، فراتر از درد و رنجی است که یک شیر در شکار کردن افراد ضعیف احساس می‌کند.
دیگران صائب به تلخی باده می نوشند و ما
جام پر خون را به سر با روی خندان می کشیم
هوش مصنوعی: دیگران با غم و ناراحتی مشروبات تلخ می‌نوشند، اما ما با خوشحالی و با چهره‌ای خندان، جامی پر از خون را سر می‌کشیم.