غزل شمارهٔ ۴۶۶۲
بر دل تازه خیالان مخور از زخم زبان
از ره نوسفران خار به مژگان بردار
چشمه خون ز دل سنگ گشودن سهل است
نامه درد مرا مهر ز عنوان بردار
شاهی و عمر ابد هر دو به یک کس ندهند
ای سکندر طمع از چشمه حیوان بردار
از شکرخنده ات ای صبح، حلاوت رفته است
نسخه ای تازه ازان چاک گریبان بردار
از صدف تا کف خود بحر گشوده است ،ای ابر
تخم اشگی بفشان، گوهر غلطان بردار
حسن اهلیت و صورت نشود باهم جمع
نظر از صورت بی معنی خوبان بردار
صائب از سورمه توفیق نظر روشن کن
بعد ازان کام دل از سیر صفاهان بردار
نسخه کفر از آن زلف پریشان بردار
چون به این حلقه درآیی دل از ایمان بردار
از جگرسوختگان خشک گذشتن ستم است
توشه آبله ای بهر مغیلان بردار
سوزن لنگر عزم سفر عیسی شد
خس و خاشاک تمنا زره جان بردار
غزل شمارهٔ ۴۶۶۱: گربه ما همسفری سلسله از پا بردارغزل شمارهٔ ۴۶۶۳: نیست بیرون ز تو مقصود، تکاپو بگذار
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر دل تازه خیالان مخور از زخم زبان
از ره نوسفران خار به مژگان بردار
هوش مصنوعی: به دل افرادی که تازه خیالپردازی میکنند، زخم زبان نزن. از طریق سفر و تجربههای جدید، به آنها نشان بده که چگونه میتوانند از سختیها عبور کنند و با چشمانی پر از امید به آینده نگاه کنند.
چشمه خون ز دل سنگ گشودن سهل است
نامه درد مرا مهر ز عنوان بردار
هوش مصنوعی: آشکار کردن درد و رنجی که در دل نشسته، کار دشواری نیست؛ فقط کافی است نشانههای آن را از میان بردارم و احساسم را از قالب کلمات خارج کنم.
شاهی و عمر ابد هر دو به یک کس ندهند
ای سکندر طمع از چشمه حیوان بردار
هوش مصنوعی: مقام پادشاهی و عمر جاودانه هرگز به یک نفر داده نمیشود. ای سکندر، از آرزوی جاودانگی و قدرت دست بردار.
از شکرخنده ات ای صبح، حلاوت رفته است
نسخه ای تازه ازان چاک گریبان بردار
هوش مصنوعی: خنده شیرین تو، ای صبح، طعمی دیگر به روز داده است. مطمئن باش که باید لباسی نو و تازه از آن چاک گریبان بر دارم.
از صدف تا کف خود بحر گشوده است ،ای ابر
تخم اشگی بفشان، گوهر غلطان بردار
هوش مصنوعی: از زمانی که صدف به وجود آمده، دریا برای خود نشانههایی را به نمایش گذاشته است. ای ابر، اشکهای خود را در فضا پخش کن، تا جواهراتی که در دریا هستند، به سطح بیایند.
حسن اهلیت و صورت نشود باهم جمع
نظر از صورت بی معنی خوبان بردار
هوش مصنوعی: زیبایی و خوبی ظاهری نمیتواند با خوبی باطن و اهلیت یکی شود. بنابراین، از ظواهر زیبا و بیمعنی خوبان چشم بپوش و به عمق وجودشان توجه کن.
صائب از سورمه توفیق نظر روشن کن
بعد ازان کام دل از سیر صفاهان بردار
هوش مصنوعی: ای صائب، از سرمهی توفیق، چشمات را روشن کن و پس از آن آرزوی دل را از سفر اصفهان برآور.
نسخه کفر از آن زلف پریشان بردار
چون به این حلقه درآیی دل از ایمان بردار
هوش مصنوعی: زمانی که موهای پریشانش را به شکل خاصی درآورد، گویی که کفر را به همراه میآورد و وقتی به این حلقه بپیوندد، باید از ایمان دل بکَند.
از جگرسوختگان خشک گذشتن ستم است
توشه آبله ای بهر مغیلان بردار
هوش مصنوعی: عبارت به این معناست که عبور از افرادی که از درد و رنج رنج میبرند، کار ناپسندی است. همچنین به ما یادآوری میکند که باید برای مشکلات و چالشهایمان آمادگی داشته باشیم.
سوزن لنگر عزم سفر عیسی شد
خس و خاشاک تمنا زره جان بردار
هوش مصنوعی: سوزن به عنوان نشانهای از تصمیم و اراده برای سفر، در دل عیسی به وجود میآید. آنچه که برای او خواسته میشود، همانند خاشاک و چیزهای بیارزش به نظر میرسد. اما در واقع، او به دنبال رسیدن به حقیقت و معناست.