گنجور

غزل شمارهٔ ۴۶۰

اگر این بار می آید به دستم گردن مینا
چو درد می نخواهم داشت دست از دامن مینا
خرابم می کند بی لعل او در بزم میخواران
تکلف کردن ساقی، تواضع کردن مینا
دو صبح صادقند از یک گریبان سربرآورده
ید بیضای ساقی با بیاض گردن مینا
دلم گلگل شکفت از التفات لعل سیرابش
شراب کهنه جان تازه آرد در تن مینا
دو چیز افتاده خوش از بزم میخواران مرا صائب
ز پا افتادن ساقی، به سر غلطیدن مینا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اگر این بار می آید به دستم گردن مینا
چو درد می نخواهم داشت دست از دامن مینا
هوش مصنوعی: اگر این بار مینا به دستم بیفتد، دیگر درد و رنج نخواهم کشید و از محبت و زیبایی‌اش دست نخواهم کشید.
خرابم می کند بی لعل او در بزم میخواران
تکلف کردن ساقی، تواضع کردن مینا
هوش مصنوعی: محبت او مرا به هلاکت می‌کشاند. در میخانه، وقتی ساقی با ظاهری تصنعی و به خاطر تواضع، مینا را می‌گرداند، این بازیگوشی و تظاهرِ او باعث گمراهی من می‌شود.
دو صبح صادقند از یک گریبان سربرآورده
ید بیضای ساقی با بیاض گردن مینا
هوش مصنوعی: دو صبح واقعی از یک منبع بیرون آمده‌اند؛ یکی از طرف ساقی که با دست‌های سفیدش خود را نشان می‌دهد و دیگری با سفیدی گردن مینا.
دلم گلگل شکفت از التفات لعل سیرابش
شراب کهنه جان تازه آرد در تن مینا
هوش مصنوعی: دل من از محبت و توجه زیبایی که لعل مانند او به من کرده، شاداب و سرزنده شده است، گویی شراب کهنه‌ای در تن گلابی، جان تازه‌ای می‌بخشد.
دو چیز افتاده خوش از بزم میخواران مرا صائب
ز پا افتادن ساقی، به سر غلطیدن مینا
هوش مصنوعی: دو چیز در میهمانی شراب‌نوشان برای من لذت‌بخش است: یکی پرتاب شدن ساقی از پا و دیگری غلتیدن مینا در سرم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۴۶۰ به خوانش عندلیب