غزل شمارهٔ ۴۴۹۷
قد ترا سرواعتدال ندارد
این خم وچم ابروی هلال ندارد
رتبه درویش را به شاه چه نسبت
دولت آزادگی زوال ندارد
هیچ دلی نیست بی غبار کدورت
روی زمین چشمه زلال ندارد
در سر این چارسو که سنگ عقیق است
گوهر ما قیمت سفال ندارد
شبنم من از رخ زوال چکیده است
طاقت خورشیدبی زوال ندارد
راستی قول سروگلشن جان است
حیف که باغ تو این نهال ندارد
صائب پشمینه پوش را که شناسد
مهر طلا بر قبای آل ندارد
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قد ترا سرواعتدال ندارد
این خم وچم ابروی هلال ندارد
هوش مصنوعی: قد تو به اندازهای زیبا و متناسب نیست که این خم و قوس ابروی هلال را نداشته باشد.
رتبه درویش را به شاه چه نسبت
دولت آزادگی زوال ندارد
هوش مصنوعی: رتبه و مقام درویش با جایگاه شاه چه ارتباطی دارد؛ زیرا آزادگی و آزادمنشی هرگز زوال نمیپذیرد.
هیچ دلی نیست بی غبار کدورت
روی زمین چشمه زلال ندارد
هوش مصنوعی: هیچ قلبی نیست که از کدورت و ناراحتی خالی باشد، مانند اینکه هیچ چشمه زلالی بر روی زمین وجود ندارد.
در سر این چارسو که سنگ عقیق است
گوهر ما قیمت سفال ندارد
هوش مصنوعی: در این چهارراهی که سنگ عقیق وجود دارد، ارزش گوهری که ما داریم، به اندازهی سفال نیست.
شبنم من از رخ زوال چکیده است
طاقت خورشیدبی زوال ندارد
هوش مصنوعی: قطرههای شبنم که از چهره زوال و پژمردگی میریزند، نمیتوانند تاب و تحمل تابش خورشید همیشهتاب را داشته باشند.
راستی قول سروگلشن جان است
حیف که باغ تو این نهال ندارد
هوش مصنوعی: واقعا زیبایی مانند سرو در باغ تو وجود ندارد و این خیلی ناراحتکننده است.
صائب پشمینه پوش را که شناسد
مهر طلا بر قبای آل ندارد
هوش مصنوعی: صائب کسی را که پشمینه میپوشد و ساده زندگی میکند، نمیشناسد که عشق و دوستی واقعی به چیزهای فریبنده و زرق و برق تعلق ندارد. آنها به ارزشهای درونی و انسانی بیشتر اهمیت میدهند تا زیبایی ظاهری و مال و منال.