غزل شمارهٔ ۴۴۷۷
چون رنگ می زمینا بیرون دوید باید
نه پرده فلک از هم دریدباید
کرسی چه حاجت آن را کز عرش برگذشته است
از زیر پای منصور کرسی کشید باید
سالی دو عید مارا از غم برون نیارد
از باده دوساله هر دم دوعید باید
گرحنظل فلک را در ساغری فشارند
با جبهه گشاده برسرکشیدباید
آنجا که شام ماتم گیسو ز هم گشاید
جانی به تازه رویی چون صبح عید باید
با هر سیه گلیمی نازکدلان نجوشند
تشریف پیرهن راچشم سفید باید
منشوررستگاری است طومار خودحسابان
در روزنامه خود هر روزدید باید
نوش دکان هستی آمیخته است با نیش
چون خنده ای دهد رو لب را گزید باید
سودای آب حیوان بیم زیان ندارد
از میفروش می رابا جان خرید باید
نتوان به پای رفتن این راه را بریدن
چندان که هست میدان از خود رمید باید
این آن غزل که گفته است وقتی کلیم غزنین
ای یار بی تکلف ما را نبید باید
غزل شمارهٔ ۴۴۷۶: از روی نو خط یار هر جا سخن برآیدغزل شمارهٔ ۴۴۷۸: آن چشم اگرچه خود را بیمار مینماید
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون رنگ می زمینا بیرون دوید باید
نه پرده فلک از هم دریدباید
هوش مصنوعی: زمانی که رنگ سبز زمین بیرون میآید، باید پرده آسمان هم کنار برود.
کرسی چه حاجت آن را کز عرش برگذشته است
از زیر پای منصور کرسی کشید باید
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که نیازی به قدرت و مقام نیست، چونکه آن جایگاه بلند و عرش را پشت سر گذاشتهاند. در واقع، باید بدانیم که برخی از شخصیتها، مانند منصور، حتی از زیر پایشان نیز کرسی را میکشند و به آن احتیاجی ندارند.
سالی دو عید مارا از غم برون نیارد
از باده دوساله هر دم دوعید باید
هوش مصنوعی: در هر سال دو بار عید میآید که میتواند ما را از غم و ناراحتی بیرون آورد، اما برای رسیدن به شادی واقعی، باید هر لحظه از زندگی از شوق و لذت استفاده کنیم.
گرحنظل فلک را در ساغری فشارند
با جبهه گشاده برسرکشیدباید
هوش مصنوعی: اگر تلخیهای دنیا را در جامی بریزند و با رویی باز به استقبالشان برویم، باید آماده باشیم.
آنجا که شام ماتم گیسو ز هم گشاید
جانی به تازه رویی چون صبح عید باید
هوش مصنوعی: در جایی که غم و اندوه گریبانگیر است و موهای داغان و نامرتب را بر هم میزند، زندگی باید با شکوه و تازگیاش چون روز عید باز گردد.
با هر سیه گلیمی نازکدلان نجوشند
تشریف پیرهن راچشم سفید باید
هوش مصنوعی: آدمهای با دل نرم و حساس نباید با هر کسی یا هر موضوعی رابطه عاطفی برقرار کنند؛ برای اینکه درگیر مشکلات یا رفتارهای نادرست نشوند، باید از کسانی دوری کنند که مناسب نیستند و در انتخاب روابط خود دقت کنند.
منشوررستگاری است طومار خودحسابان
در روزنامه خود هر روزدید باید
هوش مصنوعی: در هر روز باید در نامهای که نوشته میشود، مسئولیتها و کارنامههای خود را بررسی کنیم تا راه نجات خود را بیابیم.
نوش دکان هستی آمیخته است با نیش
چون خنده ای دهد رو لب را گزید باید
هوش مصنوعی: زندگی مانند فروشگاهی است که در آن لذتها و شادیها با دردها و مشکلات آمیخته شدهاند. اگر لحظهای خوشحالی و خنده به لبان تو بیافزاید، باید مراقب باشی که این لحظات میتوانند با چالشها و رنجها همراه شوند.
سودای آب حیوان بیم زیان ندارد
از میفروش می رابا جان خرید باید
هوش مصنوعی: محبت و اشتیاق به زندگی دوباره، خطرات و ضررهای آن را به همراه ندارد. کسی که شراب را به جان خریده، باید با عشق و شجاعت به استقبال آن برود.
نتوان به پای رفتن این راه را بریدن
چندان که هست میدان از خود رمید باید
هوش مصنوعی: برای ادامه دادن به این مسیر، نباید به آسانی از آن منصرف شد، زیرا هرچه بیشتر تلاش کنید، میدان بیشتری برای پیشرفت خواهید یافت.
این آن غزل که گفته است وقتی کلیم غزنین
ای یار بی تکلف ما را نبید باید
هوش مصنوعی: این غزل از کلیم غزنین اشاره دارد به لزوم عدم تکلف در دوستی و معاشرت. او بیان میکند که در این روابط باید خودمان باشیم و بیپرده و بیریا رفتار کنیم. همچنین، اشاره به لزوم نوشیدن جامی از محبت و دوستی دارد که نشاندهندهی صمیمیت و خوشحالی در ارتباطات است.