غزل شمارهٔ ۴۴۳۰
تدبیر محال است به تقدیر برآید
رو به چه خیال است که با شیر برآید
در دیده حیرت زدگان فرش بود حسن
چون عکس ز آیینه تصویر برآید
در سلسله یک جهتان نیست دورنگی
یک ناله ز صد حلقه زنجیر برآید
از هرزه درایی اثر از بانگ جرس خاست
بسیار چو شد ناله ز تأثیر برآید
از خامه خویش است مرا رزق مهیا
چون طفل ز انگشت مرا شیر برآید
ساکن نشود گرمی عشق از سخن سرد
مشکل به تب شیر طباشیر برآید
از سینه برون می جهد اسرار حقیقت
زنجیر کی از عهده این شیر برآید
در صومعه هر کس رود از کوی خرابات
هر چند جوانبخت بود پیر برآید
گیرم به زبان آورم از دل سخن شوق
آن کیست که از عهده تحریر برآید
از آه من انداخت سپر چرخ مقوس
چون پشت کمان با دم شمشیر برآید
دیر آمدن هدیه رحمت ز گرانی است
نومید مشو کام تو گر دیر برآید
از گریه اگر سبز کند روی زمین را
صائب چه خیال است ز تقصیر برآید
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تدبیر محال است به تقدیر برآید
رو به چه خیال است که با شیر برآید
هوش مصنوعی: تدبیری که بر پایهی یک واقعیت غیرممکن باشد، نمیتواند به نتیجهای مطلوب برسد. در واقع، منتظر بودن برای به وقوع پیوستن چنین ناممکنی، به نوعی خیالی باطل است.
در دیده حیرت زدگان فرش بود حسن
چون عکس ز آیینه تصویر برآید
هوش مصنوعی: حسن و زیبایی مانند فرشی زیبا در چشمان افرادی که حیرتزدهاند، جلوهگری میکند، همانطور که تصویر از آئینه به نمایش درمیآید.
در سلسله یک جهتان نیست دورنگی
یک ناله ز صد حلقه زنجیر برآید
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ گونه فریب و دوگانگی وجود ندارد؛ حتی یک ناله میتواند از صد حلقه زنجیر بلند شود.
از هرزه درایی اثر از بانگ جرس خاست
بسیار چو شد ناله ز تأثیر برآید
هوش مصنوعی: از بیهودگی بیرون آمد و صدای زنگ جرس به گوش رسید، چون که نالهای از تأثیر آن به وجود آمد.
از خامه خویش است مرا رزق مهیا
چون طفل ز انگشت مرا شیر برآید
هوش مصنوعی: از قلم خودم رزق و روزیام فراهم میشود، مانند نوزادی که از انگشت مادرش شیر مینوشد.
ساکن نشود گرمی عشق از سخن سرد
مشکل به تب شیر طباشیر برآید
هوش مصنوعی: اگر عشق از کلام سرد و بیاحساس باشد، هرگز نمیتواند همچنان گرم و زنده بماند؛ در این صورت، حتی تب شیرین نیز از آن برنمیخیزد.
از سینه برون می جهد اسرار حقیقت
زنجیر کی از عهده این شیر برآید
هوش مصنوعی: رازهای حقیقت از دل بیرون میآید، آیا هیچ زنجیری میتواند این شیر را مهار کند؟
در صومعه هر کس رود از کوی خرابات
هر چند جوانبخت بود پیر برآید
هوش مصنوعی: هر فردی که به صومعه و عبادتگاهها برود و از راه شراب و خوشگذرانی دور شود، حتی اگر خوششانس باشد، بالاخره با سختی و مشکلات مواجه خواهد شد.
گیرم به زبان آورم از دل سخن شوق
آن کیست که از عهده تحریر برآید
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از دل خودم درباره عشق و شوق صحبت کنم، هیچ کسی نیست که بتواند آن را به خوبی نوشته یا بیان کند.
از آه من انداخت سپر چرخ مقوس
چون پشت کمان با دم شمشیر برآید
هوش مصنوعی: از دل شکسته و نالههای من، آسمان از خود سلاحش را کنار گذاشت، مانند اینکه پشت کمان آماده حمله باشد و شمشیر به سمت دشمن برآید.
دیر آمدن هدیه رحمت ز گرانی است
نومید مشو کام تو گر دیر برآید
هوش مصنوعی: اگرچه رحمت و نعمت دیر به دستت بیاید، به خاطر سختیها و مشکلات ناامید نشو، چرا که خواستههایت ممکن است با تاخیر تحقق پیدا کنند.
از گریه اگر سبز کند روی زمین را
صائب چه خیال است ز تقصیر برآید
هوش مصنوعی: اگر زمین از اشکها سرسبز شود، صائب، این نشاندهنده چه تردیدی است که از خطاها ناشی میشود؟
حاشیه ها
1393/10/04 20:01
مصطفی توحیدی فر
سلام علیکم.
به نظر می رسد در بیت اول مصرع دوم بهتر است فاصله بین "رو" و "به" حذف شود چرا که گویا "روبه" مخفف روباه در نظر شاعر بوده است.

صائب