غزل شمارهٔ ۴۳۸۵
روزی که مرا موج نفس دام سخن شد
شدطوطی چرخ آینه وواله من شد
هر مد فغان کز دل پردرد کشیدم
شد شاخ گل وسر خط مرغان چمن شد
در خدمت آیینه دل صرف شدی کاش
عمری که مرا صرف به پرداز سخن شد
هر آه که بی خواست برآمدزدل من
از بهر برون آمدن از خویش رسن شد
برپیری من چرخ سیه کاسه نبخشید
هرچندکه هرموبه تنم تیغ وکفن شد
هشدار که از باغ سرافکنده برون رفت
هر کس که مقید به تماشای چمن شد
از تبت وارونه خط هرشکن زلف
آغوش وداع دل سرگشته من شد
صائب گره دل به تکلف بگشاید
دستی که گرفتار سر زلف سخن شد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روزی که مرا موج نفس دام سخن شد
شدطوطی چرخ آینه وواله من شد
هوش مصنوعی: در روزی که نفس من باعث شد سخن بگویی، طوطی آینه چرخید و من در آن شگفتزده شدم.
هر مد فغان کز دل پردرد کشیدم
شد شاخ گل وسر خط مرغان چمن شد
هوش مصنوعی: هر زمان که از دل دردناک خود فریادی زدم، آن فریاد همچون شاخهای از گل شد و سرآغاز آواز پرندگان باغ گردید.
در خدمت آیینه دل صرف شدی کاش
عمری که مرا صرف به پرداز سخن شد
هوش مصنوعی: ای کاش مدت زمانی که برای آراستن سخنانم صرف کردی، به خدمت آیینه دل گذرانده میشد.
هر آه که بی خواست برآمدزدل من
از بهر برون آمدن از خویش رسن شد
هوش مصنوعی: هر آهی که بهطور ناخواسته از دل من خارج میشود، به خاطر تلاش برای رهایی از خودم به مانند یک نخی شده است.
برپیری من چرخ سیه کاسه نبخشید
هرچندکه هرموبه تنم تیغ وکفن شد
هوش مصنوعی: زمانی که به پیری رسیدم، چرخ سرنوشت رحم نکرد و خوشبختی را از من گرفت، حتی با وجود اینکه هر چه بر بدنم میگذشت، درد و رنجی بیشتر از مرگ حس کردم.
هشدار که از باغ سرافکنده برون رفت
هر کس که مقید به تماشای چمن شد
هوش مصنوعی: احتیاط کن که هر کسی که از زیبایی باغ و چمن و فضای دلپذیر آن غافل شود، در نهایت از آنجا خارج خواهد شد و شاید دچار شکست و ناامیدی شود.
از تبت وارونه خط هرشکن زلف
آغوش وداع دل سرگشته من شد
هوش مصنوعی: از تبت، فرستادههایی از زلفهای آغوش وداع به دست من رسید و دل بیقرارم را سرگردان کرد.
صائب گره دل به تکلف بگشاید
دستی که گرفتار سر زلف سخن شد
هوش مصنوعی: دل کسی که به زیبایی و هنر کلام علاقهمند است، تنها با آرامش و بدون زحمت گشوده میشود.

صائب