گنجور

غزل شمارهٔ ۴۳۷۶

چون پسته زبان در دهنم زنگ برآورد
آخر گل خاموشی من این ثمر آورد
در پای خزان ریخت گل و لاله این باغ
رنگی که به رخساره به خون جگر آورد
در کام تو زهر از کجی توست وگرنه
هر کس که چونی راست شد اینجا شکر آورد
ما بیخبران طالع مکتوب نداریم
ورنه که ازان آیه رحمت خبرآورد
فریاد که با طوطی ما سخت طرف شد
هر جغد که امروز سر بیضه برآورد
قانع به زبونی مشو از نفس که اینجا
گردن کسی افراخت که خصم سرآورد
معراج وصال تو نه اندازه ما بود
این مور به اقبال شکر بال برآورد
معراج وصال تو نه اندازه ما بود
این مور به اقبال شکر بال برآورد
صد شکر که ننشست ز پا همت صائب
تا درد غریبی به وطن از سفر آورد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون پسته زبان در دهنم زنگ برآورد
آخر گل خاموشی من این ثمر آورد
هوش مصنوعی: وقتی که پسته در دهانم صدای زنگی می‌دهد، در نهایت سکوت من نتیجه‌ای می‌آورد.
در پای خزان ریخت گل و لاله این باغ
رنگی که به رخساره به خون جگر آورد
هوش مصنوعی: در زمان پاییزی، گل و لاله‌های این باغ که رنگ و زیبایی خاصی داشتند، به زمین افتادند و حالتی مأیوس‌کننده به خود گرفتند. این صحنه به نوعی غم و اندوه را به وجود می‌آورد، گویی این زیبایی به خاطر درد و رنجی عمیق ناپدید شده است.
در کام تو زهر از کجی توست وگرنه
هر کس که چونی راست شد اینجا شکر آورد
هوش مصنوعی: زهر و تلخی موجود در کام تو ناشی از کج‌رفتاری خودت است و اگر هرکسی که در اینجا باشد به راه راست برود، به جای تلخی، شیرینی و شکر خواهد چشید.
ما بیخبران طالع مکتوب نداریم
ورنه که ازان آیه رحمت خبرآورد
هوش مصنوعی: ما از سرنوشت خود آگاهی نداریم، اما اگر می‌دانستیم، نشانه‌ای از رحمت الهی برای ما می‌آورد.
فریاد که با طوطی ما سخت طرف شد
هر جغد که امروز سر بیضه برآورد
هوش مصنوعی: فریادی که ما با طوطی داشتیم، نشان‌دهنده این است که هر جغدی که امروز سر از تخم درآورده، در یک نبرد و جدال شدید با ما مواجه شده است.
قانع به زبونی مشو از نفس که اینجا
گردن کسی افراخت که خصم سرآورد
هوش مصنوعی: به خودت اجازه نده که به ضعف و ناتوانی راضی شوی، زیرا در اینجا کسانی هستند که با جسارت و قدرت در مقابل دشواری‌ها ایستاده‌اند.
معراج وصال تو نه اندازه ما بود
این مور به اقبال شکر بال برآورد
هوش مصنوعی: پیوند و نزدیکی با تو، از حد و اندازه ما فراتر است. مانند یک مورچه که به خوش‌شانسی بال‌های شکرین خود را گشوده است.
معراج وصال تو نه اندازه ما بود
این مور به اقبال شکر بال برآورد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وصل شدن به تو، برای ما بسیار بزرگ و فراتر از قابلیت‌ها و توانایی‌های ماست. مانند یک مورچه که به خاطر خوش‌شانسی‌اش، بال‌هایش را به نشانه شکرگزاری باز کرده است.
صد شکر که ننشست ز پا همت صائب
تا درد غریبی به وطن از سفر آورد
هوش مصنوعی: از تلاش و اراده صائب بسیار سپاسگزارم که همواره برپا بوده و درد دوری و غریب بودنش را به وطن آورده است.