گنجور

غزل شمارهٔ ۴۳۶۵

آسایش تن غافلم از یاد خدا کرد
همواری این راه مرا سر به هوا کرد
این خانه خرابی به حباب است سزاوار
از آبِ روان خانه نبایست جدا کرد
بی‌جذبه به جایی نرسد کوشش رهرو
برگردم ازان ره که توان رو به قفا کرد
چون نافه نفس در جگر باد صبا سوخت
تا یک گره از زلف گرهگیر تو وا کرد
در رهگذرش چاه شود دیدهٔ حسرت
از راستی آن کس که درین راه عصا کرد
بی‌رنج طلب روی دهد آنچه نخواهی
دولت عجبی نیست اگر روی به ما کرد
در معرکهٔ عشق دلیرانه متازید
بر صفحهٔ دریا نتوان مشقِ شنا کرد
اقرار نکردن به گنه عینِ گناه است
قایل نشد آن کس که به تقصیر خطا کرد
قایل به خطا باش که مردود جهان شد
هر کس گنه خویش حوالت به قضا کرد
دور فلک از زمزمهٔ عشق تهی بود
این دایره را خامه صائب به نوا کرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آسایش تن غافلم از یاد خدا کرد
همواری این راه مرا سر به هوا کرد
هوش مصنوعی: آسایش جسم و راحتی را فراموش کرده‌ام و به یاد خدا نیستم. همچنین از مواد اولیه که بادام است، نمی‌توان به شیرینی دست یافت.
این خانه خرابی به حباب است سزاوار
از آبِ روان خانه نبایست جدا کرد
هوش مصنوعی: این خانه‌ای که در حال ویرانی است، همانند حبابی از آب روان است و نباید آن را از آب جدا کرد، زیرا ارتباط آن با آب حیاتی و ضروری است.
بی‌جذبه به جایی نرسد کوشش رهرو
برگردم ازان ره که توان رو به قفا کرد
هوش مصنوعی: اگر تلاش فردی بدون جذابیت باشد، به جایی نمی‌رسد. من از مسیری که نمی‌توانم به آن ادامه دهم، برمی‌گردم.
چون نافه نفس در جگر باد صبا سوخت
تا یک گره از زلف گرهگیر تو وا کرد
هوش مصنوعی: وقتی نسیم صبحگاهی بوی دلپذیر را از دل جانم برکشید، در آن لحظه توانستم یک دسته از موهای پیچیده‌ات را باز کنم.
در رهگذرش چاه شود دیدهٔ حسرت
از راستی آن کس که درین راه عصا کرد
هوش مصنوعی: هر چقدر هم که در مسیر زندگی تلاش کنیم و به راستی قدم برداریم، باز هم ممکن است به چاه حسرت بیفتیم. این حسرت به خاطر رفتار و کارهای کسانی است که در این مسیر، خود را به درستی نشان می‌دهند.
بی‌رنج طلب روی دهد آنچه نخواهی
دولت عجبی نیست اگر روی به ما کرد
هوش مصنوعی: اگر بدون زحمت چیزی را بخواهی، آنچه را که نمی‌خواهی به دست نمی‌آوری. جالب نیست که اگر خوشبختی به سراغ ما آمد؟
در معرکهٔ عشق دلیرانه متازید
بر صفحهٔ دریا نتوان مشقِ شنا کرد
هوش مصنوعی: در جنگ عشق، با شجاعت پیش بروید؛ ولی در دریا نمی‌توانید تمرین شنا کنید.
اقرار نکردن به گنه عینِ گناه است
قایل نشد آن کس که به تقصیر خطا کرد
هوش مصنوعی: عدم اعتراف به گناه به خودی خود گناهی بزرگتر است. کسی که خطایی مرتکب شده ولی به تقصیر خود اعتراف نمی‌کند، انگار که در واقع گناه کرده است.
قایل به خطا باش که مردود جهان شد
هر کس گنه خویش حوالت به قضا کرد
هوش مصنوعی: به اشتباهات خود اهمیت بده و از آنها یاد بگیر، زیرا هر کسی که تقصیراتش را به تقدیر و سرنوشت نسبت داد، در نهایت از جامعه طرد خواهد شد.
دور فلک از زمزمهٔ عشق تهی بود
این دایره را خامه صائب به نوا کرد
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که در گردش و چرخش آسمانی، خبری از عشق و احساسات نیست. اما شخصی به نام صائب با قلم و خلقتش این دایره را به زیبا و دلنشین می‌کند و آن را سرشار از نغمه و احساس می‌سازد.

حاشیه ها

1397/07/01 10:10
فراز

درود بر شما،
در دیوان شعر صائبی که بنده در اختیار دارم شعر اینگونه شروع شده:
آسایش تن غافلم از یاد خدا کرد/همواری این راه مرا سر به هوا کرد
این خانه خرابی به حباب است سزاوار/بر آب روان خانه نبایست بنا کرد