گنجور

غزل شمارهٔ ۴۰۹۴

هرگز به چشم شوخی ابرو نمی‌رسد
پای به خواب رفته به آهو نمی‌رسد
با صد زبان چگونه شود یک زبان طرف
گفتار لب به چشم سخنگو نمی‌رسد
یک شب زیاده خوبی پا در رکاب نیست
هرگز هلال عید به ابرو نمی‌رسد
از موج حسن باده یکی می‌شود هزار
از خط کدورتی به لب او نمی‌رسد
دل می‌شود ز سایه آزادگان خنک
از سرو زحمتی به لب جو نمی‌رسد
سنجیده را سبک نکند حرف سخت خلق
از سنک خفتی به ترازو نمی‌رسد
باریک اگر ز فکر تواند شد آدمی
جام جهان‌نمای به زانو نمی‌رسد
دامان برق را نتواند گرفت ابر
در گرد عمر تن به تکاپو نمی‌رسد
پیری مرا ز قید کشاکش خلاص کرد
زور از کمان حلقه به بازو می‌رسد
حاشا که سازم از ته دل خون خود حلال
چون جام تا لبم به لب او نمی‌رسد
فردوس هر گلی که رساند به خون دل
در رنگ و بو به آن گل خودرو نمی‌رسد
گر شانه خود از دل صد چاک من کنی
آشفتگی به زلف تو یک مو نمی‌رسد
دامان عمر رفته نمی‌آیدم به کف
تا دست من به آن خم گیسو نمی‌رسد
بیمار بی‌قرار خس و خار بستر است
از دل چه نیش‌ها که به پهلو نمی‌رسد
صائب عیار خوبی نیکان گرفته‌ایم
حسنی به حسن خصلت نیکو نمی‌رسد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرگز به چشم شوخی ابرو نمی‌رسد
پای به خواب رفته به آهو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: چشمان شوخی‌آمیز هرگز به زیبایی ابرو نمی‌رسند و پای خواب‌آلود هیچ‌گاه به نرمی و لطافت پای آهو نمی‌رسد.
با صد زبان چگونه شود یک زبان طرف
گفتار لب به چشم سخنگو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: چگونه می‌توان با صد زبان و کلمات فراوان، احساسات و نیات یک زبان را به خوبی منتقل کرد؟ در واقع، بیان کلمات به اندازه‌ای که یک نگاه یا چشم قادر به انتقال معانی عمیق است، تأثیرگذار نیست.
یک شب زیاده خوبی پا در رکاب نیست
هرگز هلال عید به ابرو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: در یک شب، هرچه زیبایی وجود داشته باشد، هرگز به اندازه کافی نیست و جوانه‌های شادی همانند هلال ماه، به راحتی قابل دستیابی نیستند.
از موج حسن باده یکی می‌شود هزار
از خط کدورتی به لب او نمی‌رسد
هوش مصنوعی: از زیبایی باده، یک نوشیدنی هزاران حس خوب ایجاد می‌کند و هیچ گونه زشتی به لب او نمی‌رسد.
دل می‌شود ز سایه آزادگان خنک
از سرو زحمتی به لب جو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: دل از وجود آزادگان آرام می‌گیرد، چون درخت سرو، بدون هیچ زحمتی به آب نرسیده است.
سنجیده را سبک نکند حرف سخت خلق
از سنک خفتی به ترازو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: کسی که با دقت فکر می‌کند، تحت تأثیر گفته‌های دشوار دیگران قرار نمی‌گیرد. سنگی که خوابیده است، نمی‌تواند به اندازه یک ترازو وزن داشته باشد.
باریک اگر ز فکر تواند شد آدمی
جام جهان‌نمای به زانو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: اگر آدمی بتواند به اندیشه‌های خود دقت کند و عمیق‌تر بیندیشد، به حقایق عمیق‌تری دست پیدا می‌کند و این کار به او کمک می‌کند تا به درک بهتری از جهان و زندگی برسد.
دامان برق را نتواند گرفت ابر
در گرد عمر تن به تکاپو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: ابر نمی‌تواند دامان تابش برق را بگیرد، و زندگی انسان هم به راحتی به حرکت و پیشرفت نمی‌رسد.
پیری مرا ز قید کشاکش خلاص کرد
زور از کمان حلقه به بازو می‌رسد
هوش مصنوعی: پیری مرا از درگیری‌ها و مشکلات رها کرده است، مانند این که قدرت از کمان به دست می‌آید و به سمت هدف هدایت می‌شود.
حاشا که سازم از ته دل خون خود حلال
چون جام تا لبم به لب او نمی‌رسد
هوش مصنوعی: هرگز نمی‌توانم به راحتی احساسات عمیق و درونی‌ام را نادیده بگیرم و از آن‌ها بگذرم، چرا که این احساسات برایم بسیار ارزشمند هستند. حتی اگر به ظاهر به کسی نزدیک نشوم و نتوانم به او برسم، این واقعیت که عشق و عواطف در درونم وجود دارند، مرا به سوی او قوی‌تر می‌کشاند.
فردوس هر گلی که رساند به خون دل
در رنگ و بو به آن گل خودرو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: هر گلی که با تلاش و رنج فراوان به دست آمده باشد، از نظر رنگ و عطر به گل‌های طبیعی و خودرویی نمی‌رسد.
گر شانه خود از دل صد چاک من کنی
آشفتگی به زلف تو یک مو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: اگر شانه‌ات را از دل زخمی من بکشی، حتی آشفتگی که در زلف تو به وجود می‌آید، به اندازه یک موی من هم نیست.
دامان عمر رفته نمی‌آیدم به کف
تا دست من به آن خم گیسو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: عمر من به سرعت گذشته است و بازگشتی ندارد، تا زمانی که نتوانم به آن زیبایی و جذابیت دسترسی پیدا کنم.
بیمار بی‌قرار خس و خار بستر است
از دل چه نیش‌ها که به پهلو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: بیماری که در بستر دراز کشیده و نگران است، مانند علف و خارهایی است که به آرامش او کمک نمی‌کند. او از دلش نیش‌هایی را احساس می‌کند که به بدنش نمی‌رسد و این نیش‌ها، نشان‌دهنده سختی‌ها و دردهای درونی‌اش هستند.
صائب عیار خوبی نیکان گرفته‌ایم
حسنی به حسن خصلت نیکو نمی‌رسد
هوش مصنوعی: ما از نیکان، خوبی‌ها و ویژگی‌های درخشانشان را به ارث برده‌ایم؛ اما هیچ خوبی به خوبی رفتار و خصلت‌های نیکو نمی‌رسد.