غزل شمارهٔ ۴۰۸۹
از شعر بهره ای به سخنور نمی رسد
از بوی عود فیض به مجمرن می رسد
دلبر چنان خوش است که دل را کند کباب
آتش به داد عشق سمندرن می رسد
تا شمع در سرای حضور تو محرم است
از غیب روشنایی دیگ نمی رسد
حسن از نیازمندی عشاق فارغ است
تلخی ز عیش مور به شکر نمی رسد
جمعیت حواس بود مال اهل فقر
این منزلت به هیچ توانگر نمی رسد
صائب وصال خضر به بخت است واتفاق
آواره هر که گشت به رهبر نمی رسد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از شعر بهره ای به سخنور نمی رسد
از بوی عود فیض به مجمرن می رسد
هوش مصنوعی: شعر و گفتار زیبا تنها برای شاعر و سخنور ارزشمند نیست، بلکه خوشبو بودن عود و عطر خوش آن باعث میشود که برای دیگران نیز شادی و لذت به همراه داشته باشد.
دلبر چنان خوش است که دل را کند کباب
آتش به داد عشق سمندرن می رسد
هوش مصنوعی: عشقم به محبوب آنچنان شیرین و جذاب است که دل را در آتش عشق میسوزاند و به این سو و آن سو میکشاند.
تا شمع در سرای حضور تو محرم است
از غیب روشنایی دیگ نمی رسد
هوش مصنوعی: تا زمانی که شمع در جایی که تو هستی روشن است، هیچ نور و روشنی از عالم غیب به آنجا نمیرسد.
حسن از نیازمندی عشاق فارغ است
تلخی ز عیش مور به شکر نمی رسد
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت از آنجا که به عشق و محبت بستگی ندارد، نمیتواند از مشکلات و نیازهای عاشقان جدا شود. همچنین، شادی و لذت نیز نمیتواند به سادگی به شیرینی تبدیل شود.
جمعیت حواس بود مال اهل فقر
این منزلت به هیچ توانگر نمی رسد
هوش مصنوعی: جمعیت آگاه و باهوش، متعلق به افراد فقیر است. این جایگاه و مقام به هیچ ثروتمندی دست نمیدهد.
صائب وصال خضر به بخت است واتفاق
آواره هر که گشت به رهبر نمی رسد
هوش مصنوعی: دستیابی به دانش و آگاهی نیازمند شانس و شرایط خاص است و هر کسی که به دنبال حقیقت و هدایت باشد، ممکن است به هدفش نرسد، مگر اینکه با راهنمایی درست برخورد کند.