گنجور

غزل شمارهٔ ۴۰۸۷

هر ناله کی به خلوت جانانه می رسد
آنجا کمند نعره مستانه می رسد
دل را گناه نیست در افشای راز عشق
بوی کباب زود به هر خانه می رسد
مردانه است چرخ در آزار اهل دل
زور نه آسیابه همین دانه می رسد
از مهروماه دیده یعقوب فارغ است
از غیب روشنایی این خانه می رسد
دلهای خام رابه خرابات راه نیست
انگور چون رسید به میخانه می رسد
آیینه دار فیض بود جبهه گشاد
اول فروغ مهر به ویرانه می رسد
در ابر شیشه آب مروت نمانده است
ورنه دماغ ما به دو پیمانه می رسد
خاکش به چشم باد صبا سرمه میکشد
تا اشک شمع بر سر پروانه می رسد
در غور معنی از ره صورت توان رسید
مشق خداپرست به بتخانه می رسد
احسان روزگار غلط بخش همچو گنج
گاهی به مار و گاه به ویرانه می رسد
فیض سپهر را دل بیدار می برد
در شیشه هر چه هست به پیمانه می رسد
صائب دل رمیده ما بس که نازک است
ز آواز پاشکست به این خانه می رسد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر ناله کی به خلوت جانانه می رسد
آنجا کمند نعره مستانه می رسد
هوش مصنوعی: هر صدایی که به دل عاشقانه می‌رسد، در آنجا از شوق و هیجان به اوج می‌رسد.
دل را گناه نیست در افشای راز عشق
بوی کباب زود به هر خانه می رسد
هوش مصنوعی: دل هیچ گناهی ندارد که راز عشق را فاش کند، زیرا بوی خوش کباب به سرعت در هر خانه‌ای پیچیده می‌شود.
مردانه است چرخ در آزار اهل دل
زور نه آسیابه همین دانه می رسد
هوش مصنوعی: در زندگی، ناملایمات و سختی‌ها برای افرادی که دلشان به عشق و احساسات وابسته است، اجتناب‌ناپذیر است. اما این سختی‌ها به خاطر نادانی یا بی‌تدبیری نیست، بلکه نمایشی از واقعیت‌های زندگی است و در نهایت همه چیز به رشد و پختگی انسان‌ها کمک می‌کند.
از مهروماه دیده یعقوب فارغ است
از غیب روشنایی این خانه می رسد
هوش مصنوعی: یعقوب دیگر از عشق و زیبایی‌های دنیا بی‌نیاز است و نور این خانه از عالم غیب به او می‌رسد.
دلهای خام رابه خرابات راه نیست
انگور چون رسید به میخانه می رسد
هوش مصنوعی: دل‌های ناپخته و بی‌تجربه توان ورود به مکان‌های پر از شگفتی و لذت را ندارند. وقتی انگور به میخانه می‌رسد، یعنی زمانی که به مرحله‌ای می‌رسد که می‌تواند از آن لذت ببرد.
آیینه دار فیض بود جبهه گشاد
اول فروغ مهر به ویرانه می رسد
هوش مصنوعی: آیینه‌دار فیض، یعنی کسی که نعمت‌ها و برکات را می‌نمایاند. جبهه گشاد به معنای ورود یا آغاز یک چیز جدید است. در ادامه، می‌گوید اولین روشنایی خورشید به ویرانی‌ها و دل‌های خالی و بی‌نور می‌رسد. در کل، این عبارت به انتقال زیبایی و روشنایی به جاهایی که کمتر از آن بهره‌مند بوده‌اند، اشاره دارد.
در ابر شیشه آب مروت نمانده است
ورنه دماغ ما به دو پیمانه می رسد
هوش مصنوعی: در آسمان، مانند ابر، دیگر نشانی از مهربانی و انسانیت نیست. در غیر این صورت، قدرت ما به اندازه‌ای است که می‌توانستیم این بی‌توجهی را با دو پیمانه جبران کنیم.
خاکش به چشم باد صبا سرمه میکشد
تا اشک شمع بر سر پروانه می رسد
هوش مصنوعی: خاکش با لطافت و نسیم صبحگاهی، مانند سرمه‌ای به چشم می‌زند، تا زمانی که اشکی از شمع به پروانه برسد.
در غور معنی از ره صورت توان رسید
مشق خداپرست به بتخانه می رسد
هوش مصنوعی: فهم عمیق معنای چیزها تنها از طریق ظاهر آنها امکان‌پذیر نیست. کسی که به دنبال فهم خداوند است، از مسیرهای گوناگون به شناخت خود و حقیقت می‌رسد.
احسان روزگار غلط بخش همچو گنج
گاهی به مار و گاه به ویرانه می رسد
هوش مصنوعی: بخشش روزگار ممکن است به شکلی ناگهانی و غیرمنتظره به دست بیاید، گاهی به شکل ثروتی بزرگ و گاهی در شرایطی دشوار و خراب.
فیض سپهر را دل بیدار می برد
در شیشه هر چه هست به پیمانه می رسد
هوش مصنوعی: دل آگاه و بیدار از نعمت‌های آسمانی بهره می‌برد و در ظرفی که دارد، هر آنچه را که بخواهد، به اندازه مناسب دریافت می‌کند.
صائب دل رمیده ما بس که نازک است
ز آواز پاشکست به این خانه می رسد
هوش مصنوعی: دل ما بسیار حساس و آسیب‌پذیر است؛ به طوری که صدای شکستن دل، به این خانه می‌رسد و تأثیرش را می‌گذارد.