غزل شمارهٔ ۴۰۶۸
کی غم مرا ز دل می احمر برآورد
صیقل چگونه ز آینه جوهر برآورد
آن را که هست در رگ جان پیچ وتاب عشق
چون رشته عاقبت ز گهر سربرآورد
از خوی آتشین تو هرجا سمندری است
انگشت زینهار ز هر پر برآورد
ز افتادگی غبار به دل ره مده که مور
عمرش تمام گردد اگر پر برآورد
خودبین مشو کز آب روان بخش زندگی
آیینه در به روی سکندر برآورد
چون آفتاب دولت دنیای زودسیر
هر روز سر ز روزن دیگر برآورد
قانع چو کهربا به پرکاه اگر شوم
صد چشم در گرفتن آن پربرآورد
پا در رکاب برق بود فصل نوبهار
صائب ز زیر بال چرا سربرآورد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کی غم مرا ز دل می احمر برآورد
صیقل چگونه ز آینه جوهر برآورد
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند غم مرا از دل خارج کند و مانند صیقلی که جوهر را از آینه نمایان میسازد، احساسم را درخشان کند؟
آن را که هست در رگ جان پیچ وتاب عشق
چون رشته عاقبت ز گهر سربرآورد
هوش مصنوعی: کسی که عشق در وجودش غلیان دارد، مانند رشتهای که از درون گوهری بیرون میآید، سرانجام به شکلی مشخص و آشکار ظهور مییابد.
از خوی آتشین تو هرجا سمندری است
انگشت زینهار ز هر پر برآورد
هوش مصنوعی: از طبیعت آتشین تو، هر کجا که موجودی وجود دارد، باید از هر نوع خطر و آسیب دوری کرد.
ز افتادگی غبار به دل ره مده که مور
عمرش تمام گردد اگر پر برآورد
هوش مصنوعی: از بینظمی و خاکآلودگی به دل راه نده، زیرا اگر موری تلاش کند تا پرواز کند، عمرش به پایان میرسد.
خودبین مشو کز آب روان بخش زندگی
آیینه در به روی سکندر برآورد
هوش مصنوعی: به خود مغرور نشو، زیرا زندگی مثل آبی روان است که تصویر واقعی خود را در آینهای به نام سکندر نشان میدهد.
چون آفتاب دولت دنیای زودسیر
هر روز سر ز روزن دیگر برآورد
هوش مصنوعی: هر روز همانند آفتابی که به سرعت در حال تغییر است، از روزنهای جدید سر برمیآورد و به دنیا روشنایی میبخشد.
قانع چو کهربا به پرکاه اگر شوم
صد چشم در گرفتن آن پربرآورد
هوش مصنوعی: اگر مثل کهربا راضی شوم که تنها به یک تکه پر از کاه قناعت کنم، حتی اگر صد چشم هم به دنبالم باشد، باز هم موفق به یافتن آن پر نخواهم شد.
پا در رکاب برق بود فصل نوبهار
صائب ز زیر بال چرا سربرآورد
هوش مصنوعی: در این جمله، به زیبایی فصل بهار و نشاط آن اشاره شده است. درختان و طبیعت به حرکت و جنب و جوش درآمدهاند و درختان به مانند پرندگانی که در آسمان پرواز میکنند، با شگفتی و شادابی خود را از خواب زمستانی بیدار کردهاند. به عبارت دیگر، بهار زمان جوانه زدن و تجدید حیات طبیعت است و همه در این فصل با نشاط و سرزندگی خود را نشان میدهند.